... چند شوهری هم با طبیعت زن منافی است و هم با منافع وی.
زن از مرد فقط عاملی برای ارضاء غریزه جنسی خود نمیخواهد که گفته شود هر چه بیشتر برای زن بهتر،.زن از مرد موجودی میخواهد که قلب آن موجود را در اختیار داشته باشد، حامی و مدافع او باشد، برای او فداکاری نماید، زحمت بکشد و پول درآورد و محصول کار و زحمت خود را نثار او نماید، غمخوار او باشد.
پولی که مرد به زن به عنوان یک «روسپی» میداده و میدهد، همچنین پولی که زن از راه کار و فعالیت به دست آورده و میآورد، نه به احتیاجات مالی وسیع زن- که چندین برابر احتیاجات مرد است- وافی بوده و نه ارزش آن پولی را داشته که مرد به خاطر علاقه و محبت و در راه عشق به زن میپرداخته است.
احتیاجات مالی وسیع زن را همواره مرد به عنوان یک فداکار تأمین کرده است. بهترین و نیرومندترین مشوق مرد به کار و فعالیت نیز کانون خانوادگی او یعنی همسر و فرزندان او بوده است.
زن در چند شوهری هرگز نمیتوانسته است حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاری یک مرد را نسبت به خود جلب کند. از این رو چند شوهری نظیر روسپیگری همواره مورد تنفر زن بوده است. علیهذا چند شوهری نه با تمایلات و خواستههای مرد موافقت داشته است و نه با خواستهها و تمایلات زن[1].
منبع:
انجمن سایت شهید مطهری
[1]- مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج19، ص: 312