قرآن كتاب دلپسند و دل چسب حتّى براى كفّار است
ادوارد برون میگوید: أوستا متضمّن اصول عقائد شخص شهیرى است مانند زردشت، و محتوى احكام آئین دنیاى قدیم است.
این آئین زمانى نقش مهمّى در تاریخ جهان بازى كرده، و با اینكه عدّه پیروان آن امروزه در ایران ده هزار نفر، و در هندوستان بیش از نود هزار نیست، در ادیان دیگرى كه بالذّات داراى اهمّیت بیشترى بوده تأثیرات عمیقى داشته است.
معذلك در وصف اوستا نمىتوان گفت: كتابى دل پسند یا دل چسب است. درست است كه تفسیر بسیارى از عبارات محلّ تردید است، و هر گاه به مفهوم آن پى برده شود، قدر و قیمت آن شاید بیشتر معلوم گردد؛ لیكن این نكته را مىتوانم از طرف خود بگویم كه: هر چه بیشتر به مطالعه قرآن مىپردازم، و هر چه بیشتر براى درك روح قرآن كوشش مىكنم، بیشتر متوجّه قدر و منزلت آن میشوم.
امّا بررسى أوستا ملالت آور و خستگى افزا و سیر كننده است؛ مگر آنكه به منظور زبان شناسى و علم الاساطیر و مقاصد تطبیقى دیگر باشد.[i]
مرحوم شهید مطهّرى رحمة الله علیه می گوید: و اگر ملاحظه می كنید بعدها از طرف ایرانیان نهضت هائى در قلمرو حكومت اسلامى واقع شد، معمولًا بخاطر آن بود كه آنان مىخواستند خود را از چنگال كسانیكه عدالت اسلامى را اجرا نمىكردند خلاص كنند. و به عبارت دیگر آنان نوعاً با حكومتهائى كه از قوانین اسلامى سرپیچى مىنمودند می جنگیدند. و بطور كلّى هر چه روزگار میگذشت بر علاقه و ارادت ایرانیان نسبت به اسلام، و بر هجوم روز افزون آنها به اسلام و ترك كیش ها و آئین هاى قبلى و آداب و رسوم پیشین افزوده میشد.
بهترین مثال، ادبیات فارسى است. هر چه زمان گذشته است، تأثیر اسلام و قرآن و حدیث در ادبیات فارسى بیشتر شده است. نفوذ اسلام در آثار ادبا و شعرا و حتّى حكماى قرون ششم و هفتم به بعد بیشتر [و] مشهودتر است تا شعرا و ادبا و حكماى قرون سوّم و چهارم.
این حقیقت از مقایسه آثار رودكى و فردوسى با آثار مولوى و سعدى و نظامى و حافظ و جامى كاملًا هویداست.[ii]
[i] . «تاریخ ادبیّات ایران» ج 1، ص
[ii] . نور ملكوت قرآن، ج4، ص: 156 و ص: 157