در
آرشیو خبر
721 مورد
بازدید : 4223      تاریخ درج : 1388/10/12
مشارکت کنید
برای ارسال خبر کلیک کنید


منبع خبر:



نشست « بررسی ادبیات آئینی » با حضور حسین فتاحی مهدی کاموس و دبیری علی الله سلیمی در سرای اهل قلم برگزار شد.
 
مهدی کاموس ، محقق، پژوهشگر و نویسنده درباره ادبیات آئینی با اشاره به گسترش ادبیات دینی در سال های پس از انقلاب، یادآور شد: شهید مطهری در این میان یک استثنا است که توانست در اوج دوران خفقان ستمشاهی با انتشار کتاب « داستان راستان » اش، ادبیات دینی ما را متحول کند.
 
مهدی کاموس گفت: در تعریف ادبیات آئینی نوعی اختلاف دیدگاه وجود دارد و آن هم مربوط به این است که بسیاری هر نوع ادبیاتی که اخلاقی و یا انسانی و برخاسته از نیک خواهی انسان باشد را ادبیات دینی می نامند و در تقابل با این گروه برخی هر ادبیاتی را که به تاریخ ادبیات و دین پرداخته باشد را ادبیات دینی می دانند.
 
وی گفت: ولی برخی معتقدند اگر بخواهیم اینگونه دسته بندی کنیم تمامی آثار دنیا جزء آثار دینی محسوب می شوند در حالیکه بسیاری از این نویسندگان نه تنها اعتقادی به دین ندارند بلکه گاه حتی ضد دین نیز هستند.
 
کاموس همچنین تصریح کرد: بنا به اعتقاد گروهی از منتقدان آثاری جزء ادبیات دینی محسوب می شوند که به قدسیان، پیامبران و امامان پرداخته باشند و یا اینکه دست کم مکان و موضوعشان درباره دین باشد.
 
این نویسنده تاکید کرد: در اینجا است که دو واژه ادبیات و دین با یکدیگر پیوند می خورند و اضافه ادبیات دینی معنا پیدا می کند اما نباید از یاد برد که یک اثر ابتدا باید در ذیل گروه ادبیات قرار بگیرد تا بعد بتوان پیرامون دینی بودن یا نبودن آن بحث کرد.
 
کاموس ادامه داد: آنچه صفت دینی را مرتبط به ادبیات می کند چند وجه دارد؛ یکی اینکه برخی آثار هستند که به دلیل وجود شخصیت های دینی از آن به عنوان ادبیات دینی یاد می شود؛ مثلا رمان « موسی » که بسیاری معتقدند این رمانی دینی است و بسیار دیگر نظایر این.
 
این منتقد ادبی همچنین یادآور شد: برخی معتقدند اگر فضای یک اثر دینی باشد این اثر دینی است؛ یعنی عمده آثار عرفانی ما چون دارای فضای دینی بوده و ما را از عالم موجود جدا می کنند به عنوان ادبیات دینی محسوب می شوند.
 
کاموس با اشاره به دیدگاه دیگری که در تقابل با نظر این گروه قرار دارد، بیان کرد: عده ای هم معتقدند که اینگونه نبوده و تعریفی دیگر از ادبیات ارایه می دهند که مطابق آن اگر فضای یک اثر معنوی باشد آن اثر ادبیات دینی است اما در اینجا این اشکال پیش می آید که پس ادبیات معنوی چه تعریف و کارکردی دارد؟
 
وی گفت: هر ادبیاتی که ادبیات بودن آن اثبات شود به این معنا که تاریخ، حکایت، خاطره و بازنویسی تاریخی صرف نباشد، حتی اگر به یکی از پیامبران الهی هم پرداخته باشد الزاما ادبیات دینی نیست.
 
وی افزود: وقتی از دین صحبت می کنیم، اگر به عنوان یک روش و یا آئین  سخن می گوییم باید ببینیم آیا منظورما از دین همان دین وحیانی و فرابشری است یا نه؟
 
کاموس تصریح کرد: دین آن چیزی است که برای سعادت بشر تئوری داشته باشد و برای آن روش ارائه دهد بنابراین من معتقدم ادبیات دینی آن است که بر مبنای تفکر دینی باشد؛ حتی اگر یک شخصیت دینی هم در آن اثر نباشد.
 
وی افزود: هنگامی ادبیاتی دینی است که وقتی سراسر داستان یا شعر را می خوانیم ما را متوجه این مسئله کند که برای سعادت بشر در دنیا و آخرت به وحی نیازمند هستیم.
 
این نویسنده اضافه کرد: بسیاری از آثاری که پس از رنسانس نوشته شده اند عمدتا عقل وحیانی را قبول ندارند و اینکه بشر برای سعادت نیازمند پیامی از جانب خدا است را قبول نمی پذیرند و این مسئله ای بسیار مهم است.
 
این پژوهشگر گفت: آنچه در ادبیات دینی کشور خودمان به شکل مشهود می بینیم و در برخی کشورهای عربی و برخی کشورهای مسیحی شاهد آن هستیم این است که آنها معتقدند برای سعادت بشر عقل وحیانی نیاز است.
 
*  ادبیات ایران هیچگاه تهی از ادبیات دینی نبوده است
 
کاموس با اشاره به نقاط اوج و فرود ادبیات دینی گفت: اگر بخواهیم گستره ادبیات فارسی را بررسی کنیم باید بدانیم ادبیات ایران هیچگاه تهی از ادبیات دینی نبوده است.
 
وی ادامه داد: ما در دوره زرتشت و پیش از اسلام هم همواره ادبیات دینی داشته ایم؛ پس از اسلام هم ادبیات دینی ما تقویت شده است.
 
*  بن مایه مغفول در ادبیات دینی معاصر کشور ما توحید است
 
کاموس اظهار داشت: یکی از مسایلی که در ادبیات پس ازانقلاب با شگفتی فراوان حذف شد بن مایه توحید است چنانچه پیش از انقلاب در ادبیات دینی این بن مایه پر فروغ تر بود.
 
این پژوهشگر افزود: در حوزه داستان دینی خصوصا در حوزه ادبیات دینی تا پیش از انقلاب افرادی همانند: محمود حکیمی، مصطفی زمانی نیا و دیگرانی چون آنها کار می کردند که این افراد با استفاده از داستان های اخلاقی متون کهن که بیشتر ریشه در ادبیات دینی دارند کار می کردند.
 
کاموس گفت: برخی استثنا ها هم در این میان بود که بسیار خوب درخشیدند همانند شهید مرتضی مطهری که کتاب «داستان راستان» ایشان تحول جدی در عرصه ادبیات دینی کشور ایجاد کرد و برنده چندین جایزه هم شد.
 
به گفته وی، یک تبصره به تمامی ادبیات پیش از انقلاب می خورد و آن اینکه آن ادبیات به معنای اصطلاحی که گفته شد نزدیک نیست یعنی بیشترین اثری که نزدیک به ادبیات داستانی امروز باشد شاید آثار محمود حکیمی است و در داستان های بازنویسی  کهن اثر مهدی آذر یزدی و شهید مطهری مطرح است.
 
کاموس اضافه کرد: ادبیات دینی دستاورد بزرگ انقلاب محسوب می شود که توانست پا از مرزها بیرون گذاشته و آثاری خلق کند که امروز به زبان های مختلف ترجمه می شوند.

 وی در پایان تاکید کرد: هر نوع ادبی که به تولید انبوه برسد، دارای آسیب می شود و این مسئله طبیعی است که ادبیات دینی ما هم به دو آسیب ادبیات کلیشه ای و بازاری مبتلا  شود اما باید در این زمینه هوشیار باشیم و فکری برای حفظ و گسترش این ادبیات ارجمند کنیم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است