در
بازدید : 304012      تاریخ درج : 1391/5/19
Skip Navigation Links.
شخصیت ها در دانشنامه " قرآن "
Expand شخصیت ها در دانشنامه " فقه "شخصیت ها در دانشنامه " فقه "
Expand شخصیت ها در دانشنامه " اصول فقه "شخصیت ها در دانشنامه " اصول فقه "
Expand شخصیت ها در دانشنامه " عرفان "شخصیت ها در دانشنامه " عرفان "
شخصیت ها در دانشنامه حوزه های علمیه
Collapse شخصیت ها در دانشنامه  " زندگی نامه شهید مطهری "شخصیت ها در دانشنامه " زندگی نامه شهید مطهری "
شخصیت ها در دانشنامه " تاریخ "
شخصیت ها در دانشنامه " زن در اسلام "
شخصیت ها در دانشنامه "مباحث اجتماعی"
 

 

پدرم كه سومین پسر این خانواده بوده، شیخ محمد حسین نام داشت ایشان در زمان مرحوم آخوند خراسانی برای تحصیل از فریمان به نجف می رود. او می گفت: «در تشییع جنازه مرحوم میرزای شیرازی من بودم» یعنی در سال 1312.

پدرم نیز فوت مرحوم شیخ جعفر شوشتری را خوبی به خاطر داشت كه معروف بود كه از طرف حضرت اباعبدالله (ع) به وی عنایتی شده بود و منبرهای مؤثری می رفت به طوری كه مردم را منقلب می كرد حتی مرحوم میرزای شیرازی بزرگ هم گاهی پای منبر ایشان می نشست. پدرم در زهد و تقوی كم نظیر بود. آیة الله مرعشی (ره) می فرمود: « پدر استاد مطهری در تاریخ بی نظیر است» او در تمام عمر یك دروغ نگفت.

وقتی در زمان رضاخان شخصی برای تعیین نام خانوادگی به فریمان می رود با دیدن چهرة نورانی پدر، نام «مطهری» را برای ایشان برمی گزیند.

در حادثه گوهر شاد وقتی ایشان را دستگیر كردند،‌ در بازجویی ها حقیقت را گفته بود اگر چه به ضررش تمام شد. به گونه ای، كه وقتی رئیس شهربانی به او می گوید: «شیخ: تو یا خیلی زرنگی كه ما تو را درك نمی كنیم یا واقعاً خیلی در گفتارت صادقی، زیرا آنچه گفته ای به ضرر توست».

او می گوید من دروغ نمی گویم. هر چه بوده عین جریان را در متن بازجویی نوشته ام.

او از پذیرش وجوه شرعی خودداری می كرد و مخالف این كار بود، اگر چه به لحاظ مادی در تنگنا زندگی می كرد و چون در زمان قاجار و اوایل رضاخان محضر نبود ایشان برای مردم سند ازدواج می نوشت. حق الزحمه می گرفت و گذران زندگی می نمود.

ایشان بیش از 50 سال فقط 450 طلاق داشت ولی حدود 000/20 ازدواج ثبت كرد.

از پدر استاد حدود هزار بیت شعر به زبان فارسی موجود است كه این اشعار در جواب شخصی است كه اشعاری بر ضد مذهب جعفری سروده است.

وَ مِنْ آیَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا اِلَیْهَا»

ازدواج پدر استاد 

شگفتا از مظاهر خلقت و دست حكمت حق كه سكونت و آرامش را در سایه ازدواج و همسر گزینی برای بشر مهیا می سازد.

و مادر استاد كه نامش سكینه است، خود سرآغازی برای سكونتی الهی در محفلی قوام یافته بر اساس مودت و رحمت می شود.

برادر استاد: «یك سال قبل از امضای فرمان مشروطه یعنی در سال 1323 قمری، پدرم با دختر یك روحانی به نام آخوند ملا جعفر روحانی ازدواج می كند.

مادر ما زن نابغه ای بود. استاد شهید می گفت: «مادر ما یك كامپیوتر است»

او هر چه در زندگی شنیده بود و خوانده بود حفظ بود. از نظر حافظه، اعجوبه ای بود. گاهی كه استاد منبر می رفت و شعری می خواند، مادر دنباله شعر را می خواند و می گفت كه از كدام شاعر است.

استاد می گفت: ما یك صدم به مادر نرفته ایم.

گاهی كه صبحها قرآن می خواندیم، پدرم صرف و نحو بعضی كلمات قرآن را از ما می پرسید هرگاه ما در جواب می ماندیم، مادرم چون درس را گوش كرده بود آهسته پاسخ صحیح را به ما می گفت. او از سه سالگی تمام خاطرات در یادش بود. حتی در سال آخر عمر درست می دانست كه استاد در چه ساعتی و كدام روز از هفته و كدام ماه شمسی و قمری به قم رفته است.

« وَالْبَلَدُ الطّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَ الذَّیِ خَبُثَ لایَخْرُجُ اِلاّ نَكِداً»

منبع : مقاله سیری در سیره استاد مطهری

 

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است