اصلاً اهل نهاوند است. عرفا و متصوفه او را «سیدالطائفه» مى خوانند، همچنان كه فقهاى شیعه شیخ طوسى را «شیخ الطائفه» مى خوانند.
جنید یك عارف معتدل به شمار مى رود. برخى شطحیّات كه از دیگران شنیده شده از او شنیده نشده است. او حتى لباس اهل تصوف به تن نمى كرد و در زىّ علما و فقها بود. به او گفتند: به خاطر یاران هم كه هست خرقه (لباس اهل تصوف) بپوش. گفت: اگر مى دانستم كه از لباس كارى ساخته است، از آهن گداخته جامه مى ساختم اما نداى حقیقت این است كه: «لَیْسَ الْاِعْتِبارُ بِالْخِرْقَةِ اِنَّمَا الْاِعْتِبارُ بِالْحِرْقَة» یعنى از خرقه كارى ساخته نیست، حرقه (آتش دل) لازم است. جنید خواهرزاده و مرید و شاگرد سرىّ سقطى و هم شاگرد حارث محاسبى بوده است. گویند در سال 297 در نود سالگى درگذشت.
منبع :
خدمات متقابل اسلام و ایران / قرن سوم