در
بازدید : 128877      تاریخ درج : 1390/2/8
Skip Navigation Links.
Expand خانوادهخانواده
دوران تحصیل تا مرجعیت
اساتید
شاگردان
آثار و تالیفات
رحلت
كمالات اخلاقی
Expand دیدگاه هادیدگاه ها
Expand در كلام دیگراندر كلام دیگران
Collapse در كلام مطهردر كلام مطهر
Expand مباحث علمیمباحث علمی
 

خدا مرحوم آیت‏اللَّه بروجردى را رحمت كند، این بیان از ایشان است؛ مى‏فرمودند در آن دوره این طور بود كه مردى از مدینه بلند مى‏شد و مثلا به اقصى‏ بلاد خراسان مى‏رفت. حال این كیست؟ كسى است كه مى‏گویند از صحابه پیغمبر است و پیغمبر را ملاقات كرده. دهها هزار نفر دورش را مى‏گرفتند: تو را به خدا آیا تو پیغمبر را ملاقات كردى، تو خدمت پیغمبر رسیدى؟ بله. یك حدیث از پیغمبر بگو كه خودت از لبهاى پیغمبر شنیدى؛ بگو تا ما بنویسیم و یادداشت كنیم. این برایشان یك بركت بزرگ بود. البته افراد متدین حاضر نبودند حرف خلافى بگویند. اگر چیزى از پیغمبر مى‏دانستند براى مردم مى‏گفتند و اگر نمى‏دانستند نمى‏گفتند. حال، همه این صحابه هم كه هفت سال، هشت سال، ده سال با پیغمبر نبودند، خیلى از اینها در سال آخر یا دو سال آخر عمر پیغمبر مسلمان شده بودند و از پیغمبر پنج یا ده حدیث حفظ بودند، چند تا قصه از پیغمبر مى‏دانستند ولى اینقدر مردم هجوم مى‏آوردند كه آنهایى كه اندكى ضعیف‏الایمان بودند یك چیزهایى هم لا به لاى آن از خودشان مى‏گذاشتند.

دوستى داشتیم كه در كشاورزى تخصص داشت، گفت در یك باغ كشاورزى بودیم، شخصى پیوسته از من سؤال مى‏كرد كه این چیست و آن چیست؟ من آن مقدارى كه مى‏دانستم گفتم. باز سؤال مى‏كرد. گفتم اگر از این بیشتر از من بپرسى مجبورم دروغ بگویم، دیگر از من نپرس. آن چیزى كه من مى‏دانستم همین قدر است. حالا همه این جور نیستند كه یك مقدار معلومات كه دارند همان را بگویند، اگر بیشتر سؤال كردند بگوید از این بیشتر نپرس، اگر بیشتر بپرسى مجبورم دروغ بگویم.

 

منبع : مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏24  ص  267   

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است