در
بازدید : 128878      تاریخ درج : 1390/2/8
Skip Navigation Links.
Expand خانوادهخانواده
دوران تحصیل تا مرجعیت
اساتید
شاگردان
آثار و تالیفات
رحلت
كمالات اخلاقی
Expand دیدگاه هادیدگاه ها
Expand در كلام دیگراندر كلام دیگران
Collapse در كلام مطهردر كلام مطهر
Expand مباحث علمیمباحث علمی
 

یادم هست در وقتى كه قم بودیم، سالهاى اول مرجعیت مرحوم آیت‏اللَّه بروجردى اعلى‏اللَّه مقامه بود، یكى از بازاریهاى متدین و وجوهات بده و مقدس معروف تهران چشمش افتاده بود به كسى كه عازم قم بود، به او گفته بود صبر كن من هم مى‏خواهم حواله‏اى به آقا بدهم، ببر خدمت آقا. یك تكه كاغذ پاره‏اى دم دستش بوده، همان جا حواله‏اى نوشته بود، حواله بزرگى هم بود، و گفته بود این را بابت وجوه ببر به آقا بده. آن شخص حواله را آورد و به دست آقا داد. آقا آن را پرت كرد آن طرف و به او گفت دیگر از این وجوهات نگیرى. مدتها آمدند خواهش و التماس كردند. ایشان به آن بازارى گفت تو به كى دارى پول مى‏دهى؟ تو خیال مى‏كنى به من دارى پول‏  مى‏دهى؟ تو پول امام زمان را دارى مى‏دهى. تو با این كارت به امام زمان دارى بى‏احترامى مى‏كنى. در یك كاغذ پاره حواله مى‏نویسى؟! روحانیت عزیزتر از این است كه بخواهد امثال شما را تحمل كند. بعد او بارها خواهش، التماس، توبه و انابه كرد كه آقا من نفهمیدم كه این جسارت است. تا این حد [مقامات روحانى‏] استغنا نشان مى‏دهند.

 

منبع : مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏24 ص : 274

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است