یكى از اقدامات ایشان این بود كه برخى از امور مرجعیت را تحت نظام دفتر و حساب درآوردند....در گذشته معمول نبود كه اگر كسى اجازه وكالتى بگیرد آن اجازه و وكالت در دفترى یادداشت شود و در نتیجه ممكن بود در طول چند سال مرجعیت یك نفر چند هزار وكالت و اجازه گرفته شود و چون دفتر و ثبت و ضبطى نبود عدد اینها غیرمشخص بود و كسى درست نمىدانست آن فلان نقطه وكیل براى وجوهات دارد یا ندارد. ممكن بود براى یك نقطه كوچك چند نفر وكالت گرفته باشند و براى یك نقطه دیگر كسى وكالت نگرفته باشد.در این بین شیّادانى پیدا مىشدند كه مهر و امضاء مرجع را جعل مىكردند و اگر از مركز سؤال مىشد كه شخصى به این اسم مدعى و كالت است آیا راست مىگوید یا جعل كرده، مركز نمىتوانست جواب بدهد، و یا اگر كسى مىآمد و وكالتى براى یك نقطه معین مىخواست اگر آن نقطه مشهور و معروف نبود مركز نمىتوانست بداند كه آیا در آنجا كسى دارد یا ندارد. ولى معظم له از همان روزهاى اول زعامت دستور دادند دفترى تنظیم گردد.
در آن دفتر نام آن شخص و حدود وكالت و مضمون وكالتنامه و محل سكونت آن شخص و نام كسانى كه به معرفى و توثیق آنها این وكالت داده شده درج مىشد. و در مواردى كه تخلفى دیده مىشد آن وكالتنامه استرداد مىشد. این اقدام معظم له امر وكالتها را از هرج و مرج خارج ساخت. [i]
- مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج20، ص: 157[i]