حضرت آیت الله بروجردی (ره) سیاست را از اسلام جدا نمیدانست و مسائل سیاسی را با فكری باز و پویا دنبال می نمود. ملاقاتها و حمایت های ایشان از آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی كه در آن عصر ، رادمرد بزرگ سیاسی دینی و سمبل سیاست اسلامی بود، نیز دلیل روشنی بر مشروعیت و لزوم كارهای سیاسی و دخالت در سیاست برای دفاع از دین است . [1]
ایام مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی مصادف با هجمه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به ساحت دین مقدس اسلام بود.
این هجمه ها به دو بخش تقسیم میشد:
1ـ مواردی كه حاكمیت سیاسی كشور به صورت آشكار و پنهان در آن دست داشت همانند:
ایجاد محدودیت برای بزرگان و علما ی دینی .
نفوذ فرقه گمراه بهائیت در اركان سیاسی و اقتصادی كشور .
تلاش برای محو و قطع ارتباط با فرهنگ اسلامی .
نفی و انكار دین و آموزه های آن ، خصوصاً حمله به مذهب حقه جعفری .
ترویج و گسترش منكراتی نظیر : شرب خمر ، زنا و ... برای نشان دادن بی اعتنایی مردم به دین و... .
2- مواردی كه فراتر از مرزهای داخلی كشور بود مانند : مسأله فلسطین .
موضع آیت الله العظمی بروجردی درقبال اشغال قدس شریف و سرزمین فلسطین ، توسط متجاوزان صهیونیست، موضعی غیرتمندانه بود . ایشان در سال 1327 ش . بیانیه پر محتوایی را در محكومیت صهیونیسم بینالملل و غاصبان فلسطین صادر فرمود و در آن از مجاهدان فلسطینی با احترام یاد كرده و برای پیروزی آنها دعا میكرد. [2]
دفاع آیت الله العظمی بروجردی از ساحت دین
ایشان با تمام امكانات و توان، از ساحت دین دفاع میكرد و به هیچ عنوان در مسائل مربوط به دین، اهل مماشات و مسامحه نبود.
منابع موجود نشان میدهد كه آن پیر فرزانه در كمك به انقلابیون مؤمن، سیاستی بسیار دقیق داشت، و زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمیدید. از سوی دیگر رها كردن شاه و راندنِ كامل وی موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان میشد،پس گاه با وی مدارا میكرد تا آن جوان مغرور جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد.
مرحوم آیت الله فاضل لنكرانی در این باره میگوید :
«به نظر من آیت الله بروجردى و تلاشهاى آن بزرگوار، زمینه سازانقلاب اسلامى بود ، زیرا آیت الله بروجردی به حوزه قم رشد و شخصیت داد . مبارزات حضرت امام در پرتو این شخصیت حوزه بود كه به ثمر نشست . اگر این هویت و عظمت حوزه كه آیت الله بروجردی بدان بخشیده بود، وجود نداشت ، مسلماً انقلاب و حركتى سازنده پا نمىگرفت . »
نمونه ای فعالیت های سیاسی ایشان
آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی می گوید:
برنامه رضا خان در مورد حجاب، اعتراض اكثر متدینین و علما را به همراه داشت اما نكته برجسته در زندگی آیت الله بروجردی درگیری آقای حسین قمی با رضا خان بود كه ایشان در مشهد قیام كردند و به تهران برای گفت و گو با رضا خان آمدند كه همانجا محصور شدند كه با دخالت آقای بروجردی آزاد شدند و زمانی كه آقای قمی می خواست به عتبات برود علاقمند دیدار آقای بروجردی می شوند كه آقای بروجردی تأدباً خودشان به دیدار آقای قمی می روند .
نكته بعدی مربوط به روز تولد رضاخان می باشد كه برخی در آن روز در مقابل منزل آقای بروجردی به شادمانی و پای كوبی می پردازند كه این امر موجب خروج اعتراض آمیز ایشان از منزل و رفتن به عتبات می شود كه این سفر سه ماه طول كشید. در این مدت ایشان ملاقات های مهمی داشتند كه مهم ترین آنها ملاقات با سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا ی نائینی است كه در آن زمان هم مرجعیت اعلی با آقای سید ابوالحسن اصفهانی بود ، آقای بروجردی از ایشان می خواهند در مقابل رضا خان یك سری اقداماتی انجام دهند . در این دیدار آقای برجردی از آقای سید ابوالحسن اصفهانی می خواهد كه یك نامه ای برای ایشان بنویسند و در آنجا از آقای بروجردی خواسته شود تا عشایر و ایلات را علیه رضاخان تحریك كنند .
كه همین امر باعث حبس ایشان می شود . البته آیت الله بروجردی نامه را بر اثر عنایتی كه به ایشان می شود پاره كرده و به آب می اندازند. ولی در هر حال این امر بهانه ای برای حبس ایشان بود كه بعد از اعتراض اهالی بروجرد رضا خان مجبور به آزادی ایشان می شود .[3]
[1] - مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شكوه فقاهت ، 246.
[2] - جهت اطلاع از متن بیانیه به كتاب مفاخر الاسلام ، ج 12 ص 362 نوشته علی دوانی مراجعه شود
[3] - مصاحبه گویه/ هفته نامه استان قم/ شماره-134-10آذرماه