با پیروزی انقلاب در 22 بهمنماه سال 57، آقای صدوقی برای تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی از یزد راهی مجلس خبرگان شده و در این مجلس، بُعد دیگری از شهامت و رشادت خود را در تدوین اصل ولایت فقیه، به منصه ظهور میرساند.
امامت جمعه و نمایندگی امام
امامت جمعه و نمایندگی امام، مسئولیت دیگری است كه او از عهدهی اجرای آن در راستای حل مشكلات مردم، تعدیل تندرویها، تحریض مردم به بازسازی استان و كمك به محرومان و مستضعفان به نیكوترین وجه برمیآید. شهید آیة الله صدوقی در تاریخ 31 مرداد 1358 به عنوان امام جمعه منصوب شد[i] و هنگامی كه حادثه تاسف بار زلزله كرمان به سال 1360 روی داد او علیرغم كِبَر سن، به دستور امام برای كمكرسانی به آسیبدیدگان، به آن سوی میشتابد و با حضور خود، مرحمی بر جراحات مردم زجركشیدهی آن سامان مینهد.[ii]
با ظهور فاجعهی دلخراش زلزله كرمان، او علیرغم كِبَر سن، به دستور امام برای كمكرسانی به آسیبدیدگان، به آن سوی میشتابد و با حضور خود، مرحمی بر جراحات مردم زجركشیدهی آن سامان مینهد.
او با درایت و كاردانی و مدیریت بالای خود به گونهای عمل میكند كه در طول سالهای بحرانی اول انقلاب كه هر روز ایران زمین شاهد توطئهای بود؛ استان یزد از كمند توطئههای گوناگون در امان میماند. در روزهای آغازین بعد از پیروزی، لانههای توطئه و فساد گروهكهای چپ و راست، را تعطیل میكند و بساط آنان را برمیچیند و هر حركت خزندهی دشمن را در نطفه خفه میكند. با شروع جنگ تحمیلی، سیل كمكهای مردمی و نیروی انسانی را از یزد راهی جبهههای نبرد میكند و خود نیز در بعض عملیات افتخارآفرین حضور مییابد و گرمابخش فضای جبههها میشود كه شورانگیزترین حضور او در عملیات غرورآفرین بیتالمقدس و فتح خرمشهر بود. او در شهادت اولین شهید محراب، «مدنی» را «اسوه» میخواند و قاتلان او را دشمنان كوردل و فریبخوردگان ابرقدرتها مینامد. او مینویسد: «مكتبی كه با خون علیها پایهگذاری شده، باید با خون امثال مدنیها آبیاری شود...».
در شهادت دومین رفیق راه خود مینویسد: « و ای امام! ملت ما در مكتب حسین (ع) این مسئله را به خوبی دریافته كه مرگ در بستر برای شخصیتی چون آیتالله دستغیب كم بود».
همچنین مینویسد: «و همهی ما آمادگی برای اینچنین مسایل را داشته و داریم».
[i] - صحیفه نور، ج 8، ص 259( 31/5/1358)
[ii] - فرمان امام (ره) به آیة الله صدوقی ، 22/3/1360، صحیفه نور، ج 14، ص 276.