از دیگر خصوصیات مهم رهبر معظم انقلاب، نگاه و برداشت ایشان از مردم بود. آقا نسبت به مردم نگاه دیگری داشتند. برای همین ایشان نیروی اصلی در روند انقلاب و پیروزی آن را مردم میبینند. ایشان همیشه به مردم احترام فوقالعاده میگذاشتند و طوری رفتار میكردند كه مردم جذب شوند، فرار نكنند، زده نشوند و...
ایشان همیشه میگفتند به مقدسات مردم، اهانت نكنید. مردم بعضی چیزها را چه به درست و چه به غلط مقدس میپندارند. كسی حق اهانت به آن مقدسات را ندارد، بلكه اگر میخواهند كاری انجام دهند باید فكر آنها را روشن نمایید و به آنها بفهمانید كه آنچه مقدس میشمارید، مقدس نیست. باید مقدسات را با خصوصیات و ویژگیهایش به مردم شناساند، نه اینكه با مقدسات مردم مبارزه كرد.
به همین دلیل آیتالله خامنهای بسیار به مردم كمك میكردند. به عنوان نمونه در سیل قوچان، زلزلهی طبس و زلزلهی كاخك گناباد، ایشان نسبت به كمكرسانی به مردم بسیار حساس بودند. با اینكه در تبعید به سر میبردند ولی دائماً در فكر مردم بودند.
وقتی ایشان در "چابهار" تبعید بودند، ما به اتفاق چند نفر از علما خدمت ایشان رسیدیم. بعد از مدتی صحبت و گفتوگو، ایشان فرمودند: "یك مسألهای هست. اینكه من خیلی دوست دارم به مردم محروم این منطقه كمك كنم؛ اما پولی ندارم." ما هم پول جمع كردیم و خدمت ایشان فرستادیم و ایشان نیازهای مردم را تأمین میكردند. به تدریج مردم به ایشان گرایش پیدا نمودند. در همین حال سِیلی آمد و مردم خیلی صدمه دیدند. ایشان بلافاصله، یك ستاد كمكرسانی تشكیل دادند. همه نیروهایی كه آقا را میشناختند و یا با ایشان مرتبط بودند، كمكها را آوردند و در ستاد كمكرسانی ایشان متمركز كردند. دستگاه شاه، یك مرتبه دید كه هیچكاره است و كسی به آنها مراجعه نمیكند. ادارات خلوت شد و هر كسی هر كاری داشت، به ستاد مراجعه میكرد. كار دولت مختل شده بود. بعد این ماجرا ایشان را به مكانی دیگر تبعید كردند؛ چون مردم را به طرف خودشان جذب كرده بودند. ایشان الآن هم همین حالت را دارند. آقا مسؤولی است كه در عین رهبری، بیشترین ارتباط را نسبت به هر كسی كه فكر میكنید، با مردم دارد. گاهی به مشهد كه میآیند، با یك وانت به محلههای فقیر مشهد میروند و وارد خانهی آنها میشوند و از نزدیك با مردم صحبت میكنند.
در مسئلهی زلزلهی بم، ایشان به صورت ناشناس وارد منطقه شدند. حتی استاندار هم خبردار نشد. ایشان معتقد هستند كه روحانی، برای رسالت خود در ارتباط با مردم مَثلش، مثل ماهی است و دریا. ماهی در دریا تولید میشود، در دریا رشد میكند و در دریا هم به كمال میرسد. روحانی از مردم تولید میشود، در میان مردم رشد میكند و در میان آنها هم به كمال میرسد. ایشان به مسؤولان میگویند: "مردم را كم نبینید؛ مردم را كم نگیرید. اصلاً ارتباط با مردم عادی باید جزء برنامه زندگیتان باشد." موضوع كار ما مردم هستند. مگر ما غیر از مردم كار دیگری هم داریم؟ موضوع كار ما همان موضوع قرآن است. موضوع قرآن هم مردم است، "ناس" است، "انسان" است.[1]