بعد از آن قضیه هم این مرد و زنش امّ جمیل از هیچ نوع آزار پیغمبر اكرم و مبارزه تبلیغاتی با
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 815
دعوت ایشان خودداری نكردند. قطعا در مكه زن و شوهری پیدا نمی شد كه به اندازه این زن و
شوهر پیغمبر اكرم را اذیت كنند. همین زن می آمد خار به پشتش می كشید و می آورد می ریخت سر
راه پیغمبر. مثلا صبح زود كه پیغمبر اكرم به طرف مسجدالحرام حركت می كرد یكوقت می دید سر
راهش در این كوچه های تنگ مكه خار زیادی هست كه از میان خارها نمی تواند عبور كند؛ و
انواع اذیتهای دیگر كه همین زن و شوهر به پیغمبر می كردند.
عرب جاهلیت ایام حرام یعنی ماههای ذی القعده و ذی الحجّه و محرّم و رجب را محترم
می شمرد و چون محترم می شمرد جنگ و خونریزی نبود و مجبور بودند روی سنن جاهلیت
متعرض نشوند. [در این ایام در مسجدالحرام اجتماع
[1]] بسیار عظیمی بود. پیغمبر اكرم از میان
مردم عبور و دعوت خودش را ابلاغ می كرد: ایها الناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا. همین ابولهب
مثل سایه پشت سر پیغمبر حركت می كرد و هر چه كه پیغمبر می گفت، او یك چیزی پشت سرش
می گفت: حرفش را باور نكنید، این از خود ماست، پسر برادر خودم است، این خُل است، دیوانه
است. به قدری او پیغمبر را اذیت كرد كه حد نداشت.
[1] - . [نوار صوتی افتادگی دارد. ]