ولی این مطلب غیر از مسئله تذكر است كه در شرایط خاصی حتی خود غیبت كردن جایز و بلكه
مستحب می شود و احیانا ممكن است واجب بشود، در مواردی كه وسیله ای است برای امر به
معروف و نهی از منكر. ولی
بَلِ اَلْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ [1]خود انسان بهتر می داند كه آن وقتی كه
در یك جایی [تذكر می دهد و انتقاد می كند و عیب دیگری را می گوید آیا از این كار لذت می برد یا
قصد اصلاح دارد. ] مثلا اگر كسی گناهی را مرتكب می شود و از هیچ راهی نمی شود او را منصرف
كرد و راهش منحصر شده به اینكه باید به مردم گفت، مخصوصا اگر گناه گناه اجتماعی باشد،
راهش منحصر است به این كه به مردم گفته شود. مثل اینكه در مورد ظالم قرآن می فرماید:
لا یُحِبُّ
اَللّهُ اَلْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ اَلْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ [2]خداوند دوست نمی دارد كسی درباره افراد بدگویی كند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 779
علنا (یعنی ندای بدگویی علیه افراد را بلند كند) مگر برای مظلوم در مقابل ظالم. مظلوم می خواهد
دادخواهی كند. اینها موارد استثنایی است. ولی انسان خودش بهتر می داند كه اگر عیب كسی را
می گوید به خود او، پیش روی او، یا در مواردی پشت سر او، آیا لذت می برد از اینكه آبروی او را
دارد می برد، یا واقعا قصد اصلاح دارد؛ نه تنها لذت نمی برد، بلكه از اینكه اینها را بازگو می كند و به
زبانش می آورد ناراحت است ولی چاره ای ندارد از اینكه این حرفها را بگوید. پس اینها با یكدیگر
اشتباه نشود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 780
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 781