در
کتابخانه
بازدید : 1639758تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse تفسیر سوره هُمَزَةتفسیر سوره هُمَزَة
Expand تفسیر سوره فیل تفسیر سوره فیل
Expand تفسیر سوره كوثرتفسیر سوره كوثر
Expand تفسیر سوره كافرون تفسیر سوره كافرون
Expand تفسیر سوره نصرتفسیر سوره نصر
Expand تفسیر سوره مسدتفسیر سوره مسد
Expand تفسیر سوره توحیدتفسیر سوره توحید
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عقبة بن ابی معیط كه قوم و خویش نزدیك عثمان و مانند عثمان از بنی امیه است، از آن كسانی است كه پیغمبر اكرم را خیلی زجر داد و از دشمنهای درجه اول اسلام و پیغمبر و مسلمین و جزء كسانی بود كه حضرت رسول آنها را مهدور الدم اعلام كرده بودند. تا در سالهای آخر، مكه فتح شد و او فراری شد و فهمید كه دیگر چاره ای ندارد. محرمانه رفت در جوار عثمان و به عثمان پناه برد؛ به خانه عثمان رفت و از او پناه گرفت. عثمان او را آورد در حضور رسول اكرم و عرض كرد: یا رسول اللّه عقبه در پناه من است، شما هم به او جوار بدهید، یعنی خلاصه او را ببخشید و از او بگذرید. حضرت سكوت كردند و چیزی نگفتند. بار دوم تكرار كرد، حضرت چیزی نگفتند. سه یا چهار بار كه تكرار كرد حضرت فرمود: بسیار خوب برو، یعنی بخشیدم. بعد كه رفت، حضرت به اصحاب خود فرمودند: چرا این مردك را ابتدا كه آمد نكشتید؟ او كه از من جوار خواست من سكوت كردم. گفتند: یا رسول اللّه ما نمی دانستیم، خوب بود شما یك اشاره ای مثلا با گوشه چشم می كردید. فرمود: نه، یك پیغمبر هیچ وقت با گوشه چشم اشاره نمی كند. من قبلا او را مهدورالدم كرده بودم. تا وقتی كه به او جوار نداده بودم او بر حكم مهدورالدمی اش باقی بود. من كه سكوت كردم شما باید او را می كشتید. غرض این است كه فرمود: یك پیغمبر با گوشه چشم یا گوشه ابرو فرمان نمی دهد؛ من سكوت كردم، شما از سكوت من باید این را می فهمیدید.
حال قرآن می گوید: وای به چنین مردمی! وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ. البته هیچ كس نیست كه مبرّا از عمل عیب جویی باشد كه در عمرش یا به لفظ یا به عمل از كسی عیب جویی نكرده باشد؛ اگر كسی چنین باشد یا معصوم است یا تالی تِلْو معصوم. ولی اینجا آیه قرآن كسانی را می گوید كه این عمل برای اینها یك خلق و خو شده، یعنی اینهایی كه اصلا كارشان عیب گیری و عیب جویی و بدگویی از مردم و ریختن آبروی مردم و شكستن شخصیت مردم است و عیّابند. مخصوصا در معنی «همز» گفته اند اصل لغت «همز» به معنی شكستن است، و این عمل را از آن جهت «همز»
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 775
می گویند كه روح و شخصیت مردم را می شكند. پس در واقع معنی آیه این است: وای به حال این مردمی كه از طریق عیب جویی شخصیت افراد را خرد می كنند و می شكنند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است