این است كه قرآن در تعبیرات خودش كلمه «عمل صالح» را به كار می برد، یعنی عمل شایسته. این
«عمل شایسته» یك مفهوم نسبی و متغیری است؛ در زمانهای مختلف فرق می كند، درباره افراد و
اشخاص هم فرق می كند. كلمه «عملوا الصالحات» ضمن اینكه بیان می كند كه انسان باید عمل كند،
بیان می كند كه عملش در هر موقعی باید شایسته باشد؛ یعنی باید در شرایطی كه او هست و
شرایطی كه زمانش اقتضا می كند، در مجموع اوضاع و احوالی كه هست تشخیص بدهد كه وظیفه
او در این لحظه چه نوع عملی است. پس در واقع این «عملوا الصالحات» ضمن اینكه مسئله عمل
را بیان كرده، وظیفه شناسی را هم بیان كرده. «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» یعنی مؤمنینِ عاملی
كه عمل می كنند ولی وظیفه شناس هم هستند یعنی موقع را می شناسند كه الان در این شرایط
شایسته است چگونه عمل كرد و چه باید عمل كرد.
پس تا اینجا مطلب در این حد بیان شد: ای انسان! تو خسرانت به این نیست كه از بیرونْ
عاملی بیاید به تو ضرر وارد كند. در موجودات دیگر این مطلب هست، برای تو هم این مطلب
هست ولی تو قبل از آن یك خسران دیگری داری. خسرانت در این است كه خودت را آنچنان كه
باید، با ایمان و عمل نساخته باشی و به صورت یك انسان واقعی درنیاورده باشی.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 766