در
کتابخانه
بازدید : 1639244تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Expand تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Expand تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Collapse تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
چرا قرآن قسم به زمانه می خورد؟ چون مردم همیشه به زمان و زمانه بدبین اند. می بینید كه همیشه یكی از كارهای بشر فحش دادن به روزگار و زمانه است و این در اسلام نهی شده كه انسان زمانه را مسئول بداند و فحش بدهد. روایت معروفی است كه شخصی می گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم و ایشان این موضوع را طرح كردند كه مردم، زمانه را مورد ایراد قرار می دهند در حالی كه زمان تقصیری ندارد. بعد اشعاری خواندند كه می گویند از عبدالمطّلب است. فرمود:
یَعیبُ النّاسُ كُلُّهُمْ زَمانا
فَما لِزَمانِنا عَیْبٌ سِوانا
یعنی مردم، زمان را عیب می گیرند ولی زمان عیبی جز ما ندارد؛ اگر زمان عیبی دارد همین ما هستیم.
نَعیبُ زَمانَنا وَ الْعَیْبُ فینا
وَ لَوْ نَطَقَ الزَّمانُ بِنا هَجانا
یعنی ما زمان خودمان را عیب می گیریم و حال آنكه عیب در ماست نه در زمان، و اگر زمانه زبان داشته باشد ما را مسخره می كند و می گوید بروید دنبال كارتان، خودتان را عیب بگیرید!
فَاِنَّ الذِّئْبَ یَتْرُكُ لَحْمَ ذِئْبٍ
وَ یَأْكُلُ بَعْضُنا بَعْضا عَیانا
یعنی ما انسانها زمان را عیب می گیریم در صورتی كه خودمان از گرگ بدتریم؛ گرگها دیگر خودشان را نمی درند، گرگ گوسفند را می درد اما گرگ گرگ را كه از ابناء نوع خودش است نمی درد؛ اما این، انسان است كه ابناء نوع خودش را می درد و انسانْ دَر است.
پس قرآن قسم می خورد به زمانه برای اینكه انسان به زمانه بدبین نباشد، در عین اینكه زمانه را با لغت «عصر» یاد می كند كه گفتیم به معنی فشار دادن است. سختی وارد كردن زمانه، نقص نیست، بلكه همین سختی وارد كردنهاست كه انسان را به كمال می رساند. اگر بخواهیم از دانه ای روغنش را بگیریم باید آن را در هاونی بكوبیم. ولی وقتی كه كوبیدیم نتیجه اش این است كه چیز بهتری از آن عاید می شود؛ یعنی آن جوهر و روغنش را گرفته ایم. سختیها و عصرها و فشارها و آبگیریهای روزگار، یك حقیقت لازم و واجبی است برای زندگی بشر. بشر اگر قدر این بلایا و شداید را بداند از اینها تكامل پیدا می كند و از مرحله ناقص تر به مرحله كامل تر می رسد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 747
اما اگر مقصود از «العصر» همان وقت خاص از روز باشد [1]باز هم معنی روشنی است مخصوصا به قرینه اینكه در قرآن، هم به روز قسم خورده شده [2]و هم به شب [3]، و باز در اوقات شبانه روز، هم به صبح قسم خورده شده [4]و هم به ضحی [5]. پس مانعی ندارد و متناسب است كه قرآن به عصر هم قسم بخورد. در واقع قرآن می خواهد بگوید همان طور كه صبح و ضحی اوقات محترمی هستند، عصر هم محترم است، همه اوقات خوبند و هر وقتی برای خودش خوب است و موقع مناسبی است برای استفاده كردن.
قسم به روزگار یا قسم به وقت عصر، كه چه؟ می خواهیم یك حقیقتی را برای انسان بگوییم:

إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ. `إِلاَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ. بیان می كند كه انسان در چه وضعی رو به پیش است و در چه وضعی رو به كاهش و خسران است.

می فرماید: قسم به عصر كه انسان در خسران و نقصان و كاهش است مگر آنكه. . . . «مگر آنكه» را بعد توضیح می دهم، فعلا كلمه «خُسْر» را معنی كنم.

[1] - . البته منافاتی هم نیست كه همه این معانی مقصود باشد؛ مكرر گفته ایم كه آیات قرآن در آنِ واحد معانی زیادی را تحمل می كند.
[2] - . وَ اَلنَّهارِ إِذا جَلاّهاشمس/3.
[3] - . وَ اَللَّیْلِ إِذا یَغْشاهاشمس/4.
[4] - . وَ اَلصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ تكویر/18، وَ اَلْفَجْرِ(فجر/1) یعنی قسم به سپیده دم، آن شكافـ- ی كه در دامن شب با عمود صبح پیدا می شود.
[5] - . وَ اَلضُّحی ضحی/1، وَ اَلشَّمْسِ وَ ضُحاها(شمس/1) . «ضحی» بر آمدن روز و در واقع ثلث اول روز است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است