در
کتابخانه
بازدید : 1638918تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Expand تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عمل، بعد تقوا و بعد: وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنی تصدیق كند به نیكوترین. این تصدیق و اعتقاد، امری فطری و عقلی است. «به نیكوترین» یعنی چه؟ یعنی به نیكوترین راهها، به نیكوترین پاداشها، به آن نیكوترینی كه مستلزم اعتقاد به خدا و اعتقاد به معاد و اعتقاد به نبوت است، مخصوصا اگر مقصود از این «بالحسنی» نیكوترین وعده ها كه مسئله قیامت است باشد؛ چون ایمان به معاد مستلزم ایمان به مبدأ و ایمان به نبوت و ایمان به خیلی چیزهای دیگر است.
حال هر كسی كه این سه خصلت را داشت، یعنی در عمل معطی بود نه بخیل، در خلق و خوی باتقوا بود نه فاسد، و در فكر تصدیق داشت «ما جاء به النبی» را، تصدیق داشت دین را، خدا را، پیغمبر را، امام را، معاد را، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری ما به دنبال این و در نتیجه این، او را میسر می كنیم برای آسانترین. «میسر می كنیم او را» یعنی او را آماده چنین كاری می سازیم. «آماده می سازیم» همان است كه عرض كردم كه انسان در اثر اینكه عملی را انجام می دهد، منطبق بر همان عمل و آماده برای آن كار می شود. آن كسی كه راه حق را در پیش می گیرد، در او ملكه تقوا پیدا می شود و وقتی ملكه تقوا و عدالت پیدا شد آن كاری كه برای دیگران سخت ترین كارهاست برای او خیلی آسان است؛ چون روحش آماده چنین كاری شده است. خودِ كار كه همیشه آسان است، چون پیغمبر اكرم فرمود: «من مبعوث شدم بر شریعت سمحه سهله» [1]ولی او هم برای این شریعت سمحه سهله آماده می شود.
وَ أَمّا مَنْ بَخِلَ كسی كه در نقطه مقابل، بخل بورزد و هرچه هست را برای خودش جمع كند.

همان طور كه معطی بودن منشأ همه فضائل است، بخل (یعنی خودبینی) [منشأ همه رذائل است. ] معطی بودن ناشی از این است كه انسان خودبین و خودخواه و خودپرست نباشد، و بخیل بودن از خودپرستی و خودخواهی است. شخص بخیل همه چیز را برای خودش می خواهد و می خواهد همه چیز را وسیله برای خودش قرار بدهد.
وَ اِسْتَغْنی . «استغنی» را اینجا بعضی از مفسرین این گونه معنی كرده اند: «طلب كند غنا را» و درست هم معنی كرده اند. این نقطه مقابل تقواست. در دنیا چه می خواهد؟ می خواهد پول هرچه بیشتر جمع كند. چیزی را كه رعایت نمی كند حدود است، حقوق است، تقواست، پاكی است، كه حب الدنیا رأس كل خطیئة [2]پول پرستی مادر و سرِ هر گناه دیگری است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 596
وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنی . آن نیكوترین وعده ها یعنی دین را هم تكذیب كند (یُكَذِّبُ بِالدِّینِ [3]) . پس در ناحیه عملْ بخیل است، در ناحیه روحْ پول پرست و در ناحیه فكرْ تكذیب كننده.
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْری او را آسان می كنیم، مهیا و آماده می كنیم برای سخت ترین كارها. همان كه گفتم: سخت ترین كارها به نظر او آسان می آید چون به دنبال این كارها رفته و آماده برای این كارها شده است؛ ولی كار آسان به نظرش سخت می آید.
إِنَّ سَعْیَكُمْ لَشَتّی. راهها مختلف است و انسان در یك راههایی همین طور می رود و می رود و به حساب خودش هم در حال بالا رفتن است، اما یكمرتبه از آن قله سقوط می كند [4]. آنجایی كه از قله سقوط می كند، آیا پولهایی كه جمع كرده به دردش می خورد؟ وَ ما یُغْنِی عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدّی مالش چه فایده ای به حالش دارد آنوقتی كه سقوط می كند؟ ! مقصود از «تَرَدّی» این نیست كه واقعا از كوهی سقوط می كند، بلكه این شخص عاقبتش سقوط است ولو اینكه تا لحظه آخر به همین وضعش ادامه دهد. لااقل مرگش برای او سقوط است؛ مردن برای او افتادن از یك قله بسیار مرتفع به یك دره بسیار بسیار عمیق است.

[1] - . كافی، ج /5ص 494: لَمْ یُرْسِلْنِیَ اللّهُ بِالرَّهْبانِیَّةِ وَ لكِنْ بَعَثَنی بِالْحَنیفِیَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ.
[2] - . كافی، ج /2ص 130.
[3] - . ماعون/1.
[4] - . [در جلسه بعد استاد درباره این آیه بیشتر توضیح می دهند. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است