در
کتابخانه
بازدید : 1639665تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Expand تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. آزادی اقتصادی
اینكه در اینجا كلمه «فلاح» را ردیف با تزكیه و معلول تزكیه قرار داده است یك نكته بسیار بزرگ دارد. توضیح اینكه: انسان چندین نوع آزادی در مقابل چندین نوع اسارت دارد. یكی از آزادیهایی كه بیشتر مردم می شناسند آزادی اقتصادی است. اگر انسان مالك انسان دیگر باشد و آن دیگری رسما مملوك او باشد آن انسانِ مملوك حر نیست بلكه عبد است.
آزادی دیگر كه بیشتر در محیطهای سیاسی مطرح است آزادی سیاسی است. اگر مردم از حقوق اجتماعی و سیاسی خودشان برخوردار باشند آزاد هستند. نقطه مقابل این آزادی اختناق و استبداد است.
نوع دیگر، آزادی فكری است. گاهی بعضی فكرها و عقیده ها آزاد نیستند بلكه اسیرند. خدا به انسان فكر، عقل و منطق داده است كه قضایا را با این معیار بسنجد. حال اگر انسان این قوه خداداد را كنار بگذارد و به جای منطق چیز دیگری را ملاك قبول یا رد قضایا قرار دهد [آزادی فكری
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 572
ندارد. ] خدا به انسان عقل داده است و عقل برای انسان معیار قبول و رد مسائل است. اَلَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ اَلْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ اَلَّذِینَ هَداهُمُ اَللّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا اَلْأَلْبابِ [1]. می فرماید:

مؤمنان واقعی كسانی هستند كه عقل را معیار قرار می دهند، سخنان را می شنوند ولی آنها را غربال می كنند، خوبها و بهترین را می گیرند و باقی را رها می كنند؛ یعنی نقّادند، چیزی را بدون دلیل عقل پذیر، نه می پذیرند و نه رد می كنند. قرآن مرتبا تقلید كوركورانه از روش پدران و مادران را می كوبد. انسان نه باید كوركورانه سنت گرا باشد و نه باید كوركورانه سنت شكن باشد. سنت شكنی بی منطق همان اندازه ضد انسانی است كه سنت گرایی بی منطق. آدمی كه اسیر سنتهای گذشته است نمی تواند منطق را [در تفكرش ] دخالت دهد و همچنین آدمی كه اسیر موجهای جدید است. برخی وقتی فكر و اندیشه ای نو و موجی جدید پیدا می شود مانند خسی تحت تأثیر این موج قرار می گیرند، گویی اصلا از خودشان اراده ای ندارند.
غالبا جوانها خیال می كنند پیرها چون سنت گرا هستند آزادی فكری ندارند ولی خودشان چون سنت شكن اند آزادی فكری دارند، در صورتی كه موج گرایی هم مثل سنت گرایی است. هر چه بی منطق و بی معیارِ صحیح باشد چه سنت باشد و چه موج جدید، حماقت است و قرآن هیچ كدام را قبول ندارد. انسان چه در اسارت سنتهای كهن قرار بگیرد و چه در اسارت موجهای جدید، هیچ كدام آزادی نیست. مبنای آزادی در این نوع از آزادی، عقل و فكر و منطق است. هر كس قضایا را با معیار فكر و عقل و منطق، قبول یا رد كرد آزاد فكر است و هر كس این معیار را كنار گذاشت، چه سنت گرا باشد و چه موج گرا، آزاد فكر نیست.
امام صادق فرمودند: اگر یك گردو در دست تو باشد و خودت بدانی كه گردوست و همه مردم بپرسند: «این گوهر را از كجا آورده ای؟ » آیا باید باور كنی كه واقعا گوهر داری؟ ! و اگر یك گوهر در دست تو باشد و همه مردم بگویند: «این گردو را از كجا خریده ای؟ » آیا تو كم كم باید باور كنی كه گردو داری؟ !
مردی با گوسفندی كه همراهش بود وارد ده شد. یك عده عیّار با هم تبانی كردند كه این گوسفند را از دست او در بیاورند. اولی به او رسید و گفت: «این سگ را كجا همراه خودت می بری؟ » . گفت: «مردك! تو دیوانه ای؟ ! این سگ نیست گوسفند است» . دومی به او رسید و همان سؤال را پرسید و او هم همان جواب را داد. سومی، چهارمی، پنجمی. . . و او كم كم باورش شد كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 573
همراه خودش سگی را می برد. گردن گوسفند را باز كرد و او را رها كرد. آنها هم گوسفند را بردند و خوردند.
انسان نباید تحت تأثیر افكار دیگران باشد به گونه ای كه گوسفندش را بگویند سگ است و سگش را بگویند گوسفند است و او باور كند. جامعه ما الان این طور شده است. این هم یك نوع آزادی.
همه اینها به تعبیر امروز «آزادی» است و به تعبیر قرآن «فلاح» است. «فلاح» یعنی رستگاری و رستگاری از ماده «رَستن» است. «رَستن» یعنی خلاص شدن و آزاد شدن.
آزادی نوع دیگری دارد ورای همه این انواع و مادر همه اینها و مهمتر از همه اینها و آن آزادی درونی و معنوی یعنی آزادی از قوای حیوانی است. آدمی كه اسیر شهوت، غضب، جاه طلبی یا اسیر عقده های روحی متراكم در وجودش است، به جای اینكه خودش بر وجود خودش حاكم باشد فرمان شهوت و خشم و غضب و عقده های متراكم روانی بر او حاكم است. مثلا حرفی كه می داند نباید بزند ناگهان از دهانش بیرون می پرد، چرا؟ چون در وجودش و در درونش چیزهایی هست كه بر او حكومت و تسلط دارند. پس او اسیر شهوت و بنده نفس امّاره است؛ یعنی نه تنها اسیر و برده است بلكه پرستش كننده است. پرستش كننده چه چیزی؟ نفس امّاره. أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ [2].
1 - . در سوره بلد هم فرمود: وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ.
[1] - . زمر/18.
[2] - . جاثیه/23.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است