بعد قرآن مطلب عجیبی ذكر می كند. در زمان ما به اصطلاحِ امروزیها یك فكر خَلقی پیدا شده كه
می گویند: انسان هر كاری برای خودش و هوای نفسش بكند غیر خدایی است و هر كاری برای
مردم و خلق بكند خدایی است. بنابراین مؤمن كسی است كه برای مردم كار كند ولو خدا را قبول
نداشته باشد و كافر كسی است كه برای خود كار كند ولو خدا را هم بشناسد. دین و پیغمبر و خدا و
تعلیمات، همه اینها دائر مدار این دو كلمه است: كار را برای خود بكنی یا برای خلق. ایمان به خدا
مقدمه ای است برای [كار برای خلق. ] اگر كار را برای خود بكنی، گرچه خدا و پیغمبر را هم قبول
داشته باشی هیچ فایده ای ندارد، اما اگر كار را برای مردم بكنی به آن مقصد و هدف اصلی
رسیده ای. عمده هدف است ولو وسیله را نداشته باشی. خُذِ الْغایاتِ وَ اتْرُكِ الْمَبادی.
آنهایی كه این گونه فكر می كنند و به قول خودشان خلقی كار می كنند می گویند: ما با
ماتریالیستهای منكر خدا كه خلقی كار می كنند، در یك صف هستیم و اگر بهشتی در كار باشد و ما
به بهشت برویم آنها هم با ما در بهشت هستند ولو خدا را قبول نداشته باشند. ولی مردمی كه خلقی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 560
كار نمی كنند همه اهل جهنم اند خواه خدا را قبول داشته باشند خواه قبول نداشته باشند
[1].
[1] - . [این تفكر، تفكر «سازمان مجاهدین خلق ایران» و «گروه فرقان» بود. ]