در
کتابخانه
بازدید : 1639628تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Collapse تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال مطلب چیست؟ مطلب خیلی مهم است. لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ فِی كَبَدٍ. «كَبَد» یعنی زحمت، مشقت، رنج. ما انسان را در بطن زحمت و مشقت آفریده ایم؛ یعنی زندگی انسان از زحمت و مشقت خالی نیست و در هر وضعی كه باشد دچار نوعی مشقت و ناراحتی است. منتها ناراحتی دو نوع است [1]:

یك نوع ناراحتیهایی است كه انسان در اثر كارهای پرمشقت بدنی و فقرها و بیماریها پیدا می كند.

نوع دوم ناراحتیهایی است كه كسی كه تجربه نكرده باور نمی كند عده ای از مردم با اینكه از نظر بدنی و نیازهای مادی هیچ رنجی ندارند، ولی از نظر روحی و معنوی زندگی برایشان از زندان بدتر است. تكالیف- كه انسان آنها را تكلیف یعنی مشقت می داند- بهترین راه است برای اینكه از مشقتهای انسان بكاهد.
أَ یَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ. انسان چون احساس می كند همه چیز آن طور كه می خواهد واقع نمی شود پس می فهمد كه محاط است به یك سلسله عواملی كه خارج از اختیار اوست و زمام كار عالم به دست او داده نشده است بلكه به دست كس دیگری است. پس ای بشر! بفهم كه قدرت دیگری مافوق تو هست كه مسلط بر توست و اوست كه هر طور بخواهد در مورد تو عمل می كند.
یَقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً. این آیه همان طور كه سیاقش نشان می دهد و مفسرین گفته اند، شأن نزول خاصی دارد. مرد ثروتمندی مسلمان شد. بعد طبق عادت جاهلیت گناهانی مرتكب می شد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 554
ولی چون مسلمان شده بود ناراحت می شد و می آمد خدمت رسول اكرم و ایشان هم به او دستور انفاق و كفاره می دادند. تا جایی كه دید از این راه مال زیادی از دستش می رود و در جایی گفت:

«از روزی كه به این دین گرایش پیدا كردم مال و ثروتم از دستم رفت و فانی شد» . آیات بعد ناظر به این مطلب و قسمتهایی است كه در اول سوره گفته شده.
یَقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً [آن مرد می گوید: ] چه مال زیادی را در این راه از دست دادم! أَ یَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌآیا خیال می كند هیچ كس او را نمی بیند و ناظر به احوال او نیست؟ ! آیا خیال می كند اگر در راه خدا داده خدای متعال نمی بیند و نمی داند و اگر در راه هوای نفس داده باز هم خدای متعال نمی بیند و نمی داند؟ !
بعد می فرماید: تو چطور چنین تصور می كنی؟ ! خدا به تو چشم و زبان و دو لب داده و- به قول معروف- مُعطی شی ء فاقد شی ء نیست؛ یعنی اگر موجودی كمالی را به موجود دیگر عنایت كند محال است خود او فاقد آن كمال باشد.
ذات نایافته از هستی بخش
كی تواند كه شود هستی بخش
كهنه ابری كه بود ز آب تهی
كی تواند كه كند آب دهی
آیا خدایی كه به انسان بینایی می دهد خودش بینا نیست؟ ! آیا خدایی كه به انسان علم داده عالم نیست؟ ! علم، قدرت، شعور، وجدان و درك جزء پدیده های این عالم است، آنوقت آن كسی كه این پدیده ها را به موجودات عالم داده خودش آنها را ندارد؟ ! تو قوه ای داری كه با آن ببینی، آنوقت آیا خدای تو نمی بیند؟ ! تو زبان و دو لب داری كه آنچه را می دانی به دیگران بفهمانی، آنوقت آیا خدای تو چنین قوه ای كه آنچه را می داند به دیگران بفهماند، ندارد؟ !
أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ. `وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ. `وَ هَدَیْناهُ اَلنَّجْدَیْنِ [2]. آیا ما به انسان دو چشم ندادیم؟ ! آیا ما به او زبان و دو لب ندادیم؟ ! ما انسان را به دو نجد هدایت كردیم. عرب به سرزمین مرتفع [3]و همچنین به راههایی كه در سرزمینهای مرتفع وجود دارد «نجد» می گوید [4].
قرآن می گوید: دو راه وجود دارد كه هر دو هم سنگلاخ است و راههایی است كه با مشقت و زحمت زیاد باید طی شود، و ما هر دو راه را به انسان نشان داده ایم. ما به انسان دو راه را نموده ایم و گفته ایم هر كدام را می خواهی برو، ولی راه حق و خیر این است و راه شر آن.

[1] - . ما این مطلب را در تفسیر آیه «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ» بیشتر توضیح می دهیم.
[2] - . اینجاست كه قسمتهای اول بحث روشن می شود.
[3] - . سرزمینی كه در عربستان وجود دارد و به آن «نجد» می گویند، به همین اعتبار است. در جغرافی به سرزمین مرتفع «فلات» می گویند.
[4] - . مثلا به راهی كه به دامنه كوه كشیده می شود «نجد» می گویند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است