در
کتابخانه
بازدید : 1638911تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Expand تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
[اولیاء دین به ما دستور [1]] تنظیم اوقات داده اند. برنامه مسلمانی این نیست كه الان در میان ما معمول است، چه از نظر غذایی و چه از نظر خواب و بیداری. از نظر غذایی من نمی دانم از چه زمانی این سه وعده غذا خوردن پیدا شده است! انسان وقتی مثلا ساعت 8 صبحانه بخورد قهرا ناهار خوردنش می افتد به ساعت 2 بعد از ظهر، و وقتی ساعت 2 بعد از ظهر یك ناهار سنگین خورده باشد نمی تواند ساعت 8 شب شام بخورد، بلكه شام خوردنش می افتد به ساعت 10. از نظر اسلامی انسان دو وعده غذا می خورد و در صدر اسلام هم این طور بوده، یكی غَداة و دیگر عَشیّ [2]. یك غذای حسابی صبح می خوردند (صبحانه) و یكی هم شب؛ سه وعده در كار نبوده.

عمده این جهت است كه از نظر اوقات، بنای اسلام و پیغمبر اكرم و ائمه اطهار و مسلمین صدر اسلام این بوده كه سرِ شب بخوابند و آخرِ شب را بیدار باشند، درست عكس آنچه الان معمول است كه شاید كمتر كسی هست كه تا نیمه شب بیدار نباشد و قهرا آن بهترین اوقات روحانی كه قرآن سراغ دارد وقت خواب مسلمانهای فعلی است.
بعد از اینكه قرآن این قسمها را می خورد می فرماید: هَلْ فِی ذلِكَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍآیا برای یك عاقل در اینها سوگند هست؟ ! یعنی این سوگندها برای یك عاقل كه معنی و ارزش این سوگندها را درك كند كافی است. اشاره است به اینكه آن انسانی واقعا به كرامت انسانی نائل آمده كه به این شكل در آمده باشد.
بعد از اینكه قرآن این سوگندها را می خورد دیگر هیچ بحثی نمی كند و به ظاهر از مطلب خارج می شود، ولی در واقع خارج نمی شود بلكه فراز دیگری طرح می شود و در آخر به این مطلب برمی گردد.
بعد از این قَسمهای خیلی لطیف و روحانی، می رود سراغ مردمی كه بر ضد این حالتها هستند، مردم پول پرست، جاه پرست، مقام پرست كه جز پول و جاه و مقام اصلا چیزی نمی فهمند، یعنی تمام وجودشان پر شده از اینها. واقعا عجیب است كه اگر مادیات وجود انسان را پر كند به طوری كه غیر از مادیات چیزی نفهمد، انسان با آن استعداد پایان ناپذیری كه دارد تبدیل می شود به ماده خواهی و مادی خواهی و چه موجودی از آب در می آید [3]!
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 534
اینجا قرآن به حوادث تاریخی گذشته و به اقوامی اشاره می كند كه كارهایی نظیر كارهای این افراد می كرده اند. أَ لَمْ تَرَ كَیْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ. `إِرَمَ ذاتِ اَلْعِمادِ. آیا ندیدی پروردگار تو با قوم عاد چه كرد؟ ! با آن شهر ستون دار كه با چه ستونهایی ساختمانهایش ساخته شده بود! «اِرَم» به احتمال بسیار قوی اسم مكان است و معروف است كه اسم یك باغ بوده كه بعد كم كم به نام بهشت شَدّاد معروف شده، ولی این چندان اعتبار ندارد و شاید از خود آیات استفاده شود كه یك شهر بوده.

بعضی هم گفته اند كه ارم جد اعلای این قوم بوده.
اَلَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی اَلْبِلادِ. «لَمْ» برای نفی گذشته است و شاید مقصود این باشد كه تا آن زمان مانند آن آفریده نشده بود، یعنی در دنیا نظیر نداشت. قرآن در اینجا از این ساختمانی كه انسانها ساخته اند تعبیر به «خلق» می كند. آیا ندیدی خدا با این قومی كه همه چیز را فراموش كردند و در مادیات غرق شدند چه كرد؟ !
وَ ثَمُودَ اَلَّذِینَ جابُوا اَلصَّخْرَ بِالْوادِو قوم ثمود، آنها كه صخره ها و سنگها را در صحرا شكافتند و در درون این سنگها برای خود خانه های بزرگی ساختند. قضیه قوم ثمود تا حدود نیم قرن پیش از نظر تاریخی خیلی روشن نبود گرچه از نظر قرآنی روشن بود، بعد از كشفیات اخیر در صحرای شام درست عین همان چیزی كه قرآن خبر داده آثاری پیدا شده كه چه خانه های سنگی بزرگی را با چه استادی و مهارتی كه نشانه یك تمدن بوده است در درون كوه ساخته بودند!
وَ فِرْعَوْنَ ذِی اَلْأَوْتادِ. آیا ندیدی خدا با آن فرعون صاحب میخها چه كرد؟ ! در روایت است كه فرعون وقتی می خواست افراد را شكنجه كند آنها را به چهار میخ می بست. یعنی افراد را با میخ به تنه درخت بزرگی یا روی زمین می كوبیدند [4]. فرعون با همسر خودش آسیه كه به موسی ایمان آورد همین كار را كرد و به این وسیله او را كشت.
اَلَّذِینَ طَغَوْا فِی اَلْبِلادِ. همه حرف سر این یك كلمه است: این طغیانگرها در شهرها. این طغیانگرها در روی زمین چرا پند نمی گیرند؟ !
فَأَكْثَرُوا فِیهَا اَلْفَسادَ. `فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ. `إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ. این طغیانگرهایی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 535
كه فساد كردند و زیاد فساد كردند. آنها خیال می كنند كه اگر حقیقت و عدالتی در عالم باشد باید وقتی كار بدی مرتكب می شوند همان جا آنا مجازات الهی برسد، ولی نمی دانند كه اگر این طور بود امتحان و تكلیف از میان برداشته شده بود. مَثَل معروف عامیانه ای می گوید: «اگر هر كس دروغ می گفت در همان آنی كه دروغ می گفت یك تومان از جیبش كم می شد هیچ كس دروغ نمی گفت» ؛ بله، هیچ كس دروغ نمی گفت اما اجبارا، نه اینكه كسی كه دروغ نمی گفت می شد یك انسان راستگو. خدای متعال به انسانها این مقدار آزادی را داده چون كمال انسان جز در پرتو اختیار و آزادی امكان پذیر نیست، اما این به معنی این نیست كه خدا و حقیقت و عدالت در كمین بندگان نباشد. از باب تشبیه، [خدا] مثل كسی است كه كمین می كند و خودش را مخفی می كند و می خواهد كسی را توقیف كند. بعد در حالی كه او بی خبر است ناگهان از مخفیگاه بیرون می آید و یقه او را می گیرد. خدا و پروردگار تو، یعنی آن عدل الهی و آن انتقام الهی، همیشه در كمین است؛ پس، از این مهلتها و فرصتها سوء استفاده نكنید.

[1] - . [اندكی از بیانات استاد ضبط نشده است. ]
[2] - . البته این برای اشخاص سالم است، اگر كسی برنامه خاص داشته باشد حسابش جداست.
[3] - . دیشب در روزنامه ها خواندیم كه یك نفر برای پول چه كارهایی می كند كه واقعا انسان حیرت می كند و با خود می گوید اینها افسانه است و مگر امكان دارد بشری به جایی برسد كه به طمع پول و به خاطر باج خواهی طفل معصومی را با آن وضع فجیع بكشد؟ ! اصلا در مغز این آدم غیر از پول چیز دیگری وجود نداشته. این پول پرستی انسان را به كجا می رساند؟ ! همچنان كه جاه پرستی هم همین طور است. همین انسانی كه می توانست از این فجر و لیالی عشر و از این شفع و وتر انسانیت استفاده كند و نسیم انسانیت به او بوزد، به خاطر جاه و مقام چه جنایتهایی كه مرتكب نمی شود! عجیب این است كه این انسانها عواقب این كارها را می بینند و باید سبب عبرت باشد ولی باز می بینیم سبب عبرت نمی شود و هر سال یكی دو تا از این جنایتهای بسیار تكان دهنده اتفاق می افتد.
[4] - . در آن زمان دار به شكلی كه اخیرا معمول شده، نبوده.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است