حال، اینجا فرمود:
سَبِّحِ اِسْمَ رَبِّكَ اَلْأَعْلَی ، نفرمود: سَبِّحْ رَبَّكَ الاَْعْلی. اگر این طور می فرمود معنای
دیگری داشت، مثل
«سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ اَلْعِزَّةِ عَمّا یَصِفُونَ» [1]و «سبحان ربی العظیم و بحمده» و
«سبحان ربی الاعلی و بحمده» بود. ولی اینجا فرموده است:
سَبِّحِ «اِسْمَ» رَبِّكَ اَلْأَعْلَی اسم پروردگار
خودت را تسبیح و تنزیه كن. اینجا «اسم» را چه به معنی لفظ بگیریم (همین الفاظی كه درباره خدا
به كار می بریم، لفظ اللّه، رحمن، رحیم) و چه به معنای حقیقت اینها بگیریم كه صفات پروردگار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 499
است، هر دو باید تسبیح شود.
پس صفات پروردگار را كه تسبیح می كنیم یعنی برای خداوند صفتی را كه لایق ذات او نیست
و صفت سلبی است اثبات نكنیم. در این مورد در قرآن زیاد آمده، مانند:
وَ ذَرُوا اَلَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی
أَسْمائِهِ [2]. الحاد در اسم خداوند، منحرف كردن در اسم خداوند، ضد تنزیه است.