در
کتابخانه
بازدید : 1639032تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره عبس</span>تفسیر سوره عبس
Expand تفسیر سوره تكویرتفسیر سوره تكویر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انفطار</span>تفسیر سوره انفطار
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مطفّفین</span>تفسیر سوره مطفّفین
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انشقاق</span>تفسیر سوره انشقاق
Expand تفسیر سوره بروج تفسیر سوره بروج
Collapse تفسیر سوره طارق تفسیر سوره طارق
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولی غالبا ضمیر «یخرج» را به «ماءٍ دافقٍ» برگردانده اند نه به «انسان» . در اینجا باز اقوالی است كه دو قولش به اصطلاح سر راست تر است. بعضی گفته اند: مقصود این است كه آب منی از میان پشت و استخوانهای سینه مرد بیرون می آید. و باز در همین قول بعضی گفته اند: ترائب اختصاص به استخوانهای سینه ندارد بلكه مقصود از ترائب دستها و پاهاست، در نتیجه معنی چنین می شود كه آب منی از تمام بدن خارج می شود؛ یعنی تمام بدن برای خروج آن فعالیت می كند.
احتمال دیگری كه این احتمال از روایات روشن می شود و با بعضی نظریات امروز نیز سازگار است این است كه مقصود از صلب، مرد است و مقصود از ترائب، زن است. در این قول ضمیر «یخرج» به «ماءٍ دافقٍ» (یعنی آب جهنده كه مقصود منی است) برمی گردد، ولی می خواهد بگوید نطفه تنها از مرد نیست بلكه از زن هم هست. روایت می گوید: یخرج من الرجل و المرأة یعنی نطفه مرد و زن؛ هر دو در این كار شركت دارند. «صلب» یعنی استخوانهای محكم و كنایه از مرد است، چون مرد مظهر سختی و صلابت است، و «ترائب» یعنی استخوانهای نرم روی سینه و كنایه از زن است، چون زن مظهر نرمی و لطافت است. كأ نّه می گوید: خارج می شود از میان موجودی سخت و صلب (یعنی مرد) و موجودی نرم و لطیف (یعنی زن) .
قدما بر خلاف علمای جدید فكر می كردند كه زن هیچ نقشی در نطفه ندارد. می گفتند: نطفه متعلق به مرد است و رحم زن فقط به منزله زمینی است كه بذر مرد را در درون خودش رشد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 486
می دهد. روی همین حساب هم بود كه می گفتند: بچه به پدر تعلق دارد نه به مادر، چون هر گیاهی به صاحب بذر تعلق دارد نه به صاحب زمین [1]. مخصوصا در جاهلیت در مورد مرد و زن چنین عقیده ای بود. و لهذا نوه های پسری را نوه خودشان می دانستند و نوه های دختری را نوه پدر دامادشان. این شعر از شعرهای جاهلیت است:
بَنونا بَنو اَبْنائِنا وَ بَناتُنا
بَنوهُنَّ اَبْناءُ الرِّجالِ الاَْباعِدِ
می گوید: اولاد ما همان اولادی است كه از نسل پسران ما به وجود آمده باشند، اما اولاد دختران ما، اولاد ما نیستند بلكه اولاد پدرِ داماد ما هستند. خلاصه اینها می گفتند زن نقشی در ایجاد فرزند ندارد جز نقش یك زمین و او فقط فرزند دیگری را پرورش می دهد [2].

[1] - . اگر [كسی در زمینی بذری بپاشد] و از آن زمین محصولی مثل گندم یا جو بروید و یا اینكه درختی در زمینی بكارد، حتی اگر این كار بدون اجازه و حتی غصبا باشد، محصول به صاحب بذر تعلق دارد و صاحب زمین فقط می تواند اجرت متعارف استفاده از زمینش را بگیرد و نمی تواند به صاحب بذر بگوید باید محصول را با من تقسیم كنی.
[2] - . همان طور كه اگر بچه ای را زنی غیر از مادر خودش شیر بدهد، فقط او را با شیر خودش پرورش داده و این بچه، بچه واقعی این زن نمی شود گرچه شرعا به او محرم می شود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است