این كلمه «حالی بعد از حالی» درست مطلب را تفهیم نمی كند و باید كمی توضیح بدهم. در اینجا
مقصود این است كه شما انسانها نشئه ها و عالمها و مراحل و منازلی را بعد از این، یكی پس از
دیگری طی خواهید كرد. این مراحل و منازل با كلمه «طَبَق» ذكر شده؛ یعنی مراحلی كه با یكدیگر
متطابق هستند. گاهی منازلی كه انسان طی می كند میان آنها هیچ شباهتی وجود ندارد. مثل اینكه
انسان با هواپیما اول برود به اروپا و بعد، از آنجا یكمرتبه برود به آفریقا؛ یعنی از میان مردمی با
یك سلسله روحیات و اخلاق و عادات و آداب و سنن و با یك رنگ و شكل و زبان خاص
یكمرتبه برود در میان مردم دیگری كه همه چیزشان مغایر با اینهاست و هیچ شباهتی میانشان
وجود ندارد. ولی گاهی انسان منزلی را بعد از منزلی طی می كند در حالی كه این منازل با یكدیگر
متطابق و متشابه اند، گرچه یكی از دیگری كاملتر و بالاتر و شدیدتر است. مثل اینكه انسان اول به
یكی از كشورهایی كه به اصطلاح متمدن هستند برود و بعد به كشور دیگری برود كه درجه عالیتر
و بالاتری از همین تمدن را دارد
[1].
عوالم بعد از این عالم برای انسان كاملا شناختنی نیست؛ چون تا انسان نرود نمی تواند آنجا
را بشناسد. همین قدر قرآن می فرماید: شما وارد عالمهایی خواهید شد (عالمی بعد از عالمی) كه
میان این عوالم یك نوع تشابه و تطابقی وجود دارد؛ حتی میان آن عوالم و عالم دنیا هم تشابه و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 471
تطابق وجود دارد منتها به این صورت كه طبق گفته اولیای دین آنچه را كه انسان در این دنیا عمل
كرده بوده است، در آن جهان می بیند ولی در شكل و صورت دیگری؛ همان را با یك وضع و
حالت دیگری می بیند. در آنجا انسان احساس می كند با همان چیزهایی است كه در دنیا با آنها
بوده، اما در دنیا به یك شكل با آن چیزها بوده و در آنجا به شكل دیگری.
[1] - . مثلا اگر مغازه خاصی در كشور اول می بیند، در اینجا همان را با یك وسعت و گستردگی بیشتری می بیند.