در
کتابخانه
بازدید : 1638933تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره عبس</span>تفسیر سوره عبس
Expand تفسیر سوره تكویرتفسیر سوره تكویر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انفطار</span>تفسیر سوره انفطار
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مطفّفین</span>تفسیر سوره مطفّفین
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره انشقاق</span>تفسیر سوره انشقاق
Expand تفسیر سوره بروج تفسیر سوره بروج
Expand تفسیر سوره طارق تفسیر سوره طارق
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در اینجا برای مفسرین سؤالی مطرح شده و آن اینكه قرآن معمولا مردم را به سه دسته تقسیم می كند، به تعبیر سوره واقعه: اصحاب المیمنه و اصحاب المشئمه و السابقون السابقون، و به تعبیر سوره مطفّفین: فجّار و ابرار و مقرّبون؛ آیا اینجا كه فرموده: بعضی از مردم از جانب راستشان كتابهایشان داده می شود و بعضی از جانب چپ، آن طبقه پیشرو (مقرّبین) را ذكر نكرده است یا اینكه آنها هم كتابشان از طرف راست داده می شود و در این جهت با اصحاب الیمین یكی هستند؟ بعضی گفته اند: مقربین با اصحاب الیمین در این جهت شریكند، ولی بعضی دیگر می گویند: این آیه در مقام حصر نیست و فقط این دو گروه را ذكر كرده و از گروه دیگر نامی نبرده؛ چون سخن درباره افرادی است كه آنها را به پای میزان حساب می آورند و به حسابِ اعمالشان رسیدگی می كنند و مقربین از كسانی هستند كه اساسا فوق این مطلب هستند و اصلا حسابی ندارند؛ یعنی حساب آنها پاك شده. به نظر ما همین قول دوم درست است.
گفتیم كه مسئله اصحاب الیمین [1]و اصحاب الشمال [2]كنایه از این مطلب است كه انسان همیشه در میان دو عالم قرار دارد، عوالمی هست كه بالاتر از انسان است و عوالمی هست كه پایین تر از انسان است. انسان گاهی از عالم بالا فیض می گیرد و به سوی عالمِ بالا می رود و گاهی به سوی عالمِ پایین می رود. [به تعبیر دیگر] گویی نیمی از عالم، طرف راست عالم است و نیمی از عالم، طرف چپ عالم. آنچه كه سِفلیّت و پستی و عذاب و این جور چیزهاست مربوط به طرف مشئمه و شمال و چپ عالم است و آنچه كه یُمن و خیر و بركت است از آن تعبیر به یمین شده است. انسان گاهی از جانب راست وجودش نامه عملش را دریافت می كند و گاهی از جانب چپ.
فَأَمّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمِینِهِ. `فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً. آن كسی كه كتاب او به راست و یمین او داده شود به حساب او رسیدگی می شود حساب اندكی [3]، یعنی به سرعت حسابش تمام می شود. وَ یَنْقَلِبُ إِلی أَهْلِهِ مَسْرُوراً. و باز می گردد به اهل و آشنایان و رفقا و خاندان خودش در حالی كه فوق العاده مسرور است.
وَ أَمّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ. از آیات قرآن یك مطلب دیگر هم استنباط می شود و آن مطلب این است كه بعضی از مردم نامه عملشان از پشت سرشان به آنها داده می شود. در سوره نساء می فرماید: یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 467
فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها [4]. بعضی از افراد حالتشان در قیامت (كه همان انعكاس حالتشان در دنیاست) این است كه رویشان به طرف پشت است [5]. اینها از آن اصحاب شمال هایی هستند كه دیگر اصلا رویشان به طرف خیر و بالا و یمین نیست.

می فرماید: و اما آن كسی كه كتابش از پشت سرش به او داده شود، فَسَوْفَ یَدْعُوا ثُبُوراً. `وَ یَصْلی سَعِیراًفریاد فسوس و دریغ و واویلای او بلند است و به آتشی سوزان خواهد رسید.
إِنَّهُ كانَ فِی أَهْلِهِ مَسْرُوراً. `إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ یَحُورَ. `بَلی إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِیراً. برمی گشت در میان خاندان خودش [در حالی كه ] از جنایات خودش راضی بود به گمان اینكه حَوْری (یعنی رجوعی) به سوی خدا در كار نیست و با مردن، همه چیز پایان می پذیرد [6].

نمی دانست پروردگاری دارد كه بصیر به احوال اوست و آن پروردگار او را به سوی منزلی حركت می دهد. نمی دانست كه الان كه در دنیاست مثل كسی است كه در كشتی یا هواپیما سوار است؛ انسان وقتی كه در كشتی سوار است و بیرون را نگاه نمی كند، نمی فهمد كه این كشتی دائما در حال حركت است و از مبدئی به مقصدی می رود. او خودش را نسبت به این چهار دیوار كشتی و اتاقها و اوضاع و افرادی كه در این كشتی هستند و وضع ثابتی دارند می بیند. نمی داند كه قدم به قدم به مقصد نزدیك می شود. نمی داند كه این كشتی ناخدایی دارد كه آن را به طرف سرمنزلی حركت می دهد و چشم بینای این ناخدا تمام جزئیات اعمال او را می بیند.
فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ. نه، سوگند به سرخی اول شب. «شفق» و «فلق» از مظاهر خلقت اند كه قرآن به آنها قسم می خورد. سپیده صبح را «فلق» و سرخی اول شب را «شفق» می گویند. بعد از اینكه خورشید غروب می كند، در افق مشرق ابتدا یك مقدار قرمزی دیده می شود كه بعد این قرمزی مثل اینكه از بالای سر انسان رد بشود، می آید در مغرب و به صورت یك حُمره و قرمزی نمودار می شود.

یكی از آن مناظر زیبایی كه همیشه اهل شعر و ادب آن را توصیف می كنند همین شفق است.
وَ اَللَّیْلِ وَ ما وَسَقَ. سوگند به شب و جمع كردن شب. شب، عامل جمع آوری جاندارها اعم از انسان و غیر انسان است، بر خلاف روز كه عامل پهن كردن و بیرون آمدن است. در شب، انسانها و همه حیوانات از درنده گرفته تا حشره و پرنده به مراكز خودشان می روند و آرام می گیرند و در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 468
روز پهن می شوند.
وَ اَلْقَمَرِ إِذَا اِتَّسَقَ . و سوگند به ماه آنگاه كه اتّساق و اتّزان كامل می پذیرد، سوگند به ماه تمام (ما معمولا می گوییم ماه شب چهارده)لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ كه شما سوار خواهید شد مرحله ای بعد از مرحله ای. قرآن اینجا تعبیر به «ركوب» می كند [7]. می فرماید: شما به منزله سوارهایی هستید كه از مرحله ای به مرحله ای سوار خواهید شد و خواهید رفت؛ فقط تا اینجا نیامده اید، از اینجا هم می روید؛ مرگ برای شما یك مرحله است، برزخ و حشر و حساب مراحل دیگری هستند، بهشت برای عده ای و جهنم برای عده ای مرحله دیگری است.
بعضی آیهلَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ را طور دیگری معنی كرده اند كه در برخی روایات هم این معنی آمده است، اگرچه با سیاق این آیات جور درنمی آید. گفته اند: این آیه از بحث قیامت خارج شده و این مطلب را بیان می كند كه شما امت اسلام هر مرحله ای را كه امتهای پیشین گذرانده اند خواهید گذراند؛ یعنی آنچه در امتهای پیشین واقع شده در این امت واقع خواهد شد [8]. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
باسمك العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاكرم یا اللّه. . .
پروردگارا دلهای ما به نور ایمان منوّر بگردان.
پروردگارا نیتهای ما، فكرها و اندیشه های ما را خالص بفرما.
پروردگارا آن روحِ سكینه الهی بر قلب همه ما نازل بگردان، ما را از ظلمات خارج و به نور وارد بفرما.
پروردگارا اموات ما مشمول عنایت و مغفرت خودت قرار بده.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 469

[1] - . یعنی كسانی كه كتابهایشان از طرف راستشان به آنها داده می شود.
[2] - . یعنی كسانی كه كتابهایشان از طرف چپشان به آنها داده می شود.
[3] - . معلوم می شود كه بحث مقربین در بین نیست؛ چون مقربین اصلا حسابی ندارند.
[4] - . نساء/47.
[5] - . مثل كسی كه سرش را از روی گردنش بردارند و به طرف پشت بگذارند، یعنی صورتش به طرف پشت باشد.
[6] - . این همان آدمی است كه خودش می فهمید چقدر جنایتكار است ولی عقیده اش این بود كه رجوع به خدایی وجود ندارد. در دنیا فكرش این بود كه كی به كیه! این حرفها یعنی چه؟ ! چهار روز اینجا هستیم باید خوش باشیم و بزنیم و ببریم و بخوریم!
[7] - . در آیات قبل، تشبیه كردم به سوار شدن در كشتی.
[8] - . [در جلسه بعد استاد درباره این آیه توضیح بیشتری می دهند. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است