در
کتابخانه
بازدید : 1639629تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره عبس</span>تفسیر سوره عبس
Expand تفسیر سوره تكویرتفسیر سوره تكویر
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره انفطار</span>تفسیر سوره انفطار
Collapse تفسیر سوره انفطار (1) تفسیر سوره انفطار (1)
Expand تفسیر سوره انفطار (2) تفسیر سوره انفطار (2)
Expand تفسیر سوره انفطار (3) تفسیر سوره انفطار (3)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مطفّفین</span>تفسیر سوره مطفّفین
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انشقاق</span>تفسیر سوره انشقاق
Expand تفسیر سوره بروج تفسیر سوره بروج
Expand تفسیر سوره طارق تفسیر سوره طارق
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
به مناسبت اینكه ایام مصیبت نزدیك است، در این روزها حتما باید یادی هم از وجود مقدس ابا عبداللّه علیه السلام بشود. اگر بنا بود كه اعتماد و رجاء به كرم الهی علت عمل نكردن باشد، آیا ما بیشتر كرم الهی را می شناسیم یا ائمه اطهار؟ آیا آنها بیشتر به كرم الهی و رحمت الهی پی برده اند یا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 408
ما؟ و از طرف دیگر آیا آنها بیشتر به مسئلهعَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ عالمند یا ما؟ آیا آنها بهتر می دانند چه پیش فرستاده اند و چه پس فرستاده اند یا ما؟ قطعا آنها بهتر می دانند، پس چرا آنها هیچ وقت تاب نداشته اند؟ چرا آنها هیچ وقت آرام نداشته اند؟ آنها خیلی بهتر از ما خدا را شناخته بودند، به كریم بودن خداوند و به اكرم الاكرمین بودن خداوند و ارحم الراحمین بودن خداوند خیلی بیشتر از ما پی برده بودند، ولی در عین حال می بینیم كه آنها بیشتر از ما دم از خوف خدا و مسئولیت در مقابل ذات پروردگار می زنند. همه سخنانشان متوجه خداست. همه سخنانشان متوجه قیامت و آینده است. همه سخنانشان متوجه این است كه ما در مقابل خدای تبارك و تعالی وظیفه و تكلیف و مسئولیت داریم. سیره همه ائمه اطهار همین طور بود. علی علیه السلام در وقتی كه ضربت خورده و در بستر افتاده است می گوید: همین الانِ مرا ببینید، امروزِ من را با دیروزم مقایسه كنید و عبرت بگیرید. من دیروز آدم سالمی بودم و در میان شما [راه ] می رفتم و قدرت هر كاری را داشتم، ولی امروز در اینجا افتاده ام و اگر بخواهم كاری بكنم دیگر نیرویش از من گرفته شده است. پس بیایید از همین وضع من پند و اندرز بگیرید و از این فرصتی كه الان دارید استفاده كنید.
ابا عبداللّه علیه السلام جناب مسلم بن عقیل را قبلا به كوفه فرستاده بودند. روزی كه ابا عبداللّه از مكه به طرف كوفه حركت كردند همان روزی بود كه مسلم در كوفه شهید شد. حضرت از افرادی كه در بین راه با آنها برخورد می كردند اخبار و احوال را می پرسیدند و اصحاب حضرت هم خیلی علاقه مند بودند كه بفهمند در كوفه چه خبر است. در یكی از منازل بین راه، دو سوار را دیدند كه از طرف كوفه می آیند. حضرت جلو اسب را قدری نگه داشتند كه آنها هم ببینند و بایستند تا با هم صحبت كنند. آنها حضرت را شناختند و نخواستند كه با ایشان رو برو شوند و صحبتی كنند، لذا زدند و از كنار راه دور شدند. حضرت هم كه احساس كردند اینها مایل نیستند، راهشان را ادامه دادند.
یك مرد اسدی (یعنی از قبیله بنی اسد) كه از اصحاب حضرت بود، اعمال حجش را انجام داده بود و به سرعت پشت سر ابا عبداللّه حركت می كرد كه خودش را به قافله ایشان برساند. یك منزلِ دیگر بیشتر فاصله نداشت كه او هم با این دو نفر برخورد كرد. (معمولا اینها در این گونه مسافرتها صورتهای خودشان را می پوشاندند و درست شناخته نمی شدند، مگر وقتی كه این لِثامها را از جلو صورتشان عقب می زدند. ) رسیدند به یكدیگر، لثامها را از جلو صورتشان برداشتند و با هم سلام و علیك كردند. این شخص خودش را معرفی كرد و گفت من فلانی و اسدی هستم. آنها هم گفتند: «و نحن اَسدیّان» ما هم از قبیله بنی اسد هستیم. (قبیله بنی اسد قبیله بزرگی بود. ) بعد هر كدام نسبشان را گفتند. آن شخص پرسید: از كجا می آیید؟ گفتند: ما از كوفه می آییم. گفت: در كوفه چه خبر بود؟ گفتند: حقیقتش این است كه ما خبر ناگواری داریم. با ابا عبداللّه كه رو برو شدیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 409
خجالت كشیدیم و نخواستیم این خبر بد را به آن حضرت بدهیم، با اینكه احساس كردیم ایشان مایل هستند از ما چیزی بپرسند. گفت: قضیه چیست؟ گفتند: ما از كوفه بیرون نیامدیم مگر اینكه به چشم خودمان دیدیم كه مسلم و هانی را بعد از آنكه كشته بودند و سرشان را جدا كرده بودند، ریسمان به پایشان بسته بودند و در میان كوچه ها و خیابانهای كوفه می چرخاندند.
این مرد با عجله خودش را به ابا عبداللّه رساند. وقتی كه وارد شد، به حضرت عرض كرد كه من خبری دارم، اگر می فرمایید، خصوصی خدمتتان عرض كنم و اگر می فرمایید، در حضور اصحاب بگویم. فرمود: من از اصحاب خودم چیزی مخفی ندارم، هر خبری داری در حضور جمع بگو. عرض كرد: یا ابا عبداللّه! من با آن دو نفری كه دیروز (ظاهرا روز قبلش بوده) از دور با شما برخورد كردند، ملاقات كردم و چنین خبری را به من دادند. حضرت فرمود: إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اَللّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً [1]. و صلّی اللّه علی محمد و آل محمد.
باسمك العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاكرم یا اللّه. . .
پروردگارا دلهای ما به نور ایمان منوّر بگردان.
پروردگارا به ما توفیق عنایت بفرما كه مراقب تغذیه های جسمی و روحی خودمان بوده باشیم.
پروردگارا ما را از همه لغزشها مصون و محفوظ بدار، ما را از شر نفس خودمان محفوظ بدار، نیتهای ما را خالص بفرما، اموات ما مشمول عنایت و مغفرت خودت قرار بده.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 410

[1] - . احزاب/23.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است