عرض كردیم كه مفسرین معمولا «انفطار» را به معنی «انشقاق» می گیرند، یعنی منشق شدن و
شكافته شدن
[1]. هر انفطاری انشقاق هست، ولی هر انشقاقی انفطار نیست
[2]. اگر فرض كنیم این
سقف شكافته شود، این انشقاق است [ولی انفطار نیست. ] انفطار انشقاقی است كه از درون آن چیز
دیگری سر بیرون بیاورد. مثلا تخم مرغی را كه در زیر مرغ می گذارند، موقعی می رسد كه دیواره
آن شكافته می شود، اما این یك شكافته شدنی است برای سر بر آوردن چیز دیگری از درون این
تخم مرغ كه عبارت است از جوجه. و لهذا عرب در مورد زدن چاه و قنات تا وقتی كه به آب
می رسد، می گوید: «فَطَرْتُها» یا «اَنـ- َا فَطَرْتُ هذَا الْبِئْرَ» یعنی من این چاه را شكافتم. مقصود از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 401
شكافتن این است كه من بودم كه این را به آب رساندم. (وقتی كه با كلنگ خودش می زند و پایین
می رود تا به مرحله ای می رسد كه آب از درون زمین سر بیرون می آورد، این تعبیر را به كار
می برد. )
[1] - . بعدا در سوره «انشقاق» خواهیم خواند كه می فرماید: اِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ. در جای دیگر می خوانیم: وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّ- ماءُ بِالْغَمامِ فرقان/25 و در جای دیگر كه البته مربوط به قیامت نیست آمده است:
تَكادُ اَلسَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ (مریم/90) .
[2] - . همان طور كه گفته شده است.