در
کتابخانه
بازدید : 1640404تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand تفسیر سوره نازعات (1) تفسیر سوره نازعات (1)
Expand تفسیر سوره نازعات (2) تفسیر سوره نازعات (2)
Collapse تفسیر سوره نازعات (3) تفسیر سوره نازعات (3)
Expand تفسیر سوره نازعات (4) تفسیر سوره نازعات (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
علی علیه السلام، هم مرد تیغ است هم مرد اندرز. درست در همان حدی كه در میدان جنگ آنجا كه تیغ به دست می گیرد احدی به پای او نمی رسد، آنجا كه با قدرت روحی، با موعظه و اندرز سخن می گوید باز احدی به پای او نمی رسد. این تاریخ است كه این مطلب را می نویسد. به قدری علی جذاب سخن می گفت و به قدری سخنانش در مردم مؤثر واقع می شد كه نظیرش را تا حالا كسی ندیده. بعلاوه، این سخنها كه در حدود هزار و سیصد و پنجاه سال پیش گفته شده امروز هم همان قوّت و قدرت را دارد. الآن هم خطب نهج البلاغه اشكها را جاری می كند. این، قدرت نصیحت و موعظه است.
یكی از خطب ایشان است كه با این جمله ها شروع می شود: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی عَلا بِحَوْلِهِ وَ دَنا بِطَوْلِهِ [1]. ظاهرا در میدان جنگ و در صحرایی بوده، در یك شرایطی كه اصلاً مردم آمادگی برای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 337
شنیدن نصایح و مواعظ ندارند. در عین حال به جودة بن حضیره خواهرزاده محترمشان دستور دادند كه یك جا برای من درست كن كه من بتوانم بروم بالا بایستم با مردم حرف بزنم. او هم سنگهایی را مرتب می كند و حضرت می روند روی آن سنگها می ایستند و مردم را مخاطب قرار می دهند. نوشته اند كه از سخن علی موها به تن ها راست شد، بدنها به لرزه در آمد و اشكها همین طور جاری شده بود. نیروی موعظه است. نمی شود انكار كرد و گفت كه موعظه هیچ قدرت و نیرویی ندارد و تمام نیرو در شمشیر است. نه، این هم یك نیرویی است كه اسلام این نیرو را به رسمیت می شناسد.
داستان معروفی در نهج البلاغه است. مردی به نام همّام بن شریح كه خودش مردی زاهد و متقی بوده و یك آمادگی و صفایی داشته می آید خدمت حضرت و عرض می كند: یا امیرَالمؤمنین! صِفْ لِیَ الْمُتَّقینَ. برای من اوصاف متقیان و با تقواها را بگو، متقیان چه صفاتی دارند؟ حضرت مثل اینكه تفرّس كرد كه گفتن این جمله ها برای این آدم خالی از یك نوع خطری نخواهد بود. اول دو سه جمله، خیلی سر بسته و مختصر و ساده گفتند: یا هَمّامُ اتَّقِ اللّهَ وَ اَحْسِنْ فَاِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوْا وَ الَّذینَ هُمْ مُحْسِنونَ. گفت: یا امیرالمؤمنین! این برای من كافی نیست، دلم می خواهد چهره متقیان را برای من ترسیم و مشخص بیان كنید. فرمود: فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالی خَلَقَ الْخَلْقَ حینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّا عَنْ طاعَتِهِمْ آمِنا مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ لاَِنَّهُ لا تَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصاهُ وَ لا تَنْفَعُهُ طاعَةُ مَنْ اَطاعَهُ. . . فَالْ- مُتَّقونَ فیها هُمْ اَهْلُ الْفَضائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الاِْقْتِصادُ. خلق چنین اند و متقیان كسانی هستند كه فضیلتها را ربوده اند. آنگاه بیان فرمود كه سخن گفتن متقیان چگونه است، لباس پوشیدنشان چگونه است، راه رفتنشان چگونه است، شبشان چگونه است، روزشان چگونه است، معاشرتشان با خانواده شان چگونه است. در حدود 130 صفت برای متقین ذكر كرد. همین طور كه حضرت ذكر می كرد، این مرد كه یك آمادگی و صفایی داشت، تدریجا برافروخته تر می شد و كم كم انگار در این عالم نیست. هنوز سخنان علی به پایان نرسیده بود كه شَهِقَ شَهْقَةً فَماتَ [2].

فریادی شنیدند. رفتند بالای سرش، دیدند از دنیا رفته. آنوقت حضرت فرمود: هكَذا تَصْنَعُ الْمَواعِظُ الْبالِغَةُ بِاَهْلِها [3]. اگر موعظه، رسا و موعظه شنو اهل موعظه باشد موعظه اینچنین می كند.

[1] - . خطبه 81.
[2] - . [آه عمیقی كشید و جان داد. ]
[3] - . نهج البلاغه، خطبه 191.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است