در
کتابخانه
بازدید : 1639953تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand تفسیر سوره نازعات (1) تفسیر سوره نازعات (1)
Collapse تفسیر سوره نازعات (2) تفسیر سوره نازعات (2)
Expand تفسیر سوره نازعات (3) تفسیر سوره نازعات (3)
Expand تفسیر سوره نازعات (4) تفسیر سوره نازعات (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از اینجا مسئله ای در فلسفه امروز پیدا شده است و آن این است كه آیا ایدئولوژیها جبرا و ضرورتا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 320
خصلت طبقاتی دارند یا می تواند یك ایدئولوژی وجود داشته باشد كه خود آن ایدئولوژی خصلت طبقاتی نداشته باشد یعنی برای انسان باشد نه برای طبقه ای از انسانها. اگر ما برای نوع انسان از آن جهت كه نوع انسان است قائل به وجدانی نباشیم و قائل بشویم كه وجدانها در وضع طبقاتی انسانها تشكیل می شود، به طور كلی انسان نمی تواند یك ایدئولوژی داشته باشد، بلكه هر ایدئولوژی فقط می تواند تعلق به یك طبقه خاص داشته باشد و مخاطب آن یك طبقه بالخصوص هستند. مثلاً یك ایدئولوژی، ایدئولوژی طبقه محروم است، مخاطبش فقط محرومها هستند، به غیر محرومها كار ندارد، كارش به غیر محرومها كار منفی است، مخاطب آن منحصرا محرومان هستند و این محرومان بر ضد برخورداران تحریك می شوند.
اما اگر گفتیم كه ایدئولوژی می تواند برای نوع انسان باشد، در این صورت مخاطب آن همه مردم می توانند باشند. گو اینكه خود این ایدئولوژی به نفع یك طبقه و علیه طبقه دیگر است ولی در همان حال كه به نفع طبقه محروم و مظلوم و به ضرر طبقه ظالم است مخاطبش منحصرا مظلومها نیستند، حتی خود ظالمها هم هستند، چرا؟ چون این ایدئولوژی بر آن اساس است كه انسان از آن جهت كه انسان است دارای یك وجدان طبیعی و ذاتی است كه به تعبیر قرآن نامش «فطرت» است. تمام انسانها حتی آن انسان كافر، آن انسان ظالم و ستمگر از یك فطرت خدادادی و انسانی برخوردار است. روی این حساب، خود او را هم می توان علیه خودش برانگیخت. نه فقط چوب خورده و ستم كشیده او را می توان علیه خود او برانگیخت، حتی خود او یا كسی را كه در طبقه اوست می توان علیه او برانگیخت، چرا؟ چون آن چراغ الهی در باطن او هم وجود دارد، ابتدا كه خلق شده یك چراغی به نام چراغ فطرت در دل او و همه مردم قرار داده شده. پس فرق او با دیگران چیست؟ فرق او با دیگران این است كه او آن فطرت خدادادی را دارد ولی یك پرده ای هم جلو فطرتش هست. اما آن كسی كه ظالم و ستمگر و مثل او نیست او دیگر این پرده را ندارد.
به عبارت دیگر: مطابق نظریه كسانی كه می گویند ایدئولوژیها جبرا طبقاتی است، در طبقه ظالم و بهره كش به اصطلاح مقتضیِ دعوت وجود ندارد، نه اینكه مانع وجود دارد. ولی این نظریه می گوید آن مقتضی كه در همه وجود دارد در او هم وجود دارد، فرق او با دیگران این است كه او مانعی هم دارد، مانعی جلو پای او هست كه جلو پای دیگران نیست. مثلاً ما یك آهن داریم كه صد درجه حرارت دارد و هیچ مانعی هم رویش نیست، تا دستتان را بگذارید می سوزد. یك آهن دیگر داریم كه آن هم صد درجه حرارت را دارد ولی اكنون جسمی روی آن قرار دارد كه فعلاً دستتان را نمی سوزاند اما این معنایش این نیست كه صد درجه حرارت ندارد. مقتضی در هر دو موجود است ولی در یكی مانع هم موجود است و در دیگری مانع موجود نیست. اما اگر گفتید مقتضی موجود نیست، این طور می شود كه دو تا آهن داشته باشیم كه یكی داغ باشد، اگر دست را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 321
روی آن بگذاریم بسوزد، دیگری اصلاً داغ نباشد و چون داغ نیست دست نمی سوزد نه اینكه داغ هست و مانعی سبب شده كه دست ما نسوزد. پس ایندو از زمین تا آسمان فرق می كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است