در
کتابخانه
بازدید : 1639443تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفازاً. برای متقیان، كسانی كه از شهوت پرستی رهایی یافته اند، خودْنگهبانان و كسانی كه تقوا در آنها ملكه راسخه شده است، برای اینها در دنیا هم شهوت جنبه حیوانی ندارد تا چه رسد به آخرت. حَدائِقَ وَ أَعْناباً. برای اینها باغستانها و تاكستانها وجود دارد. وَ كَواعِبَ أَتْراباً.

(كاعب یعنی زن جوان در وقتی كه قسمتهایی از بدنش كه سبب زیبایی اش می شود- مثل پستان- برآمدگی پیدا كرده باشد) و صاحبان جمال و زیبا رویانی در نهایتِ زیبایی اَتْرابا (برای اَتْراب دو معنا ذكر كرده اند: همه مانند یكدیگر، تِرْب یكدیگر؛ یا همه در مقابل او خاضع و تسلیم و علاقه مند) . وَ كَأْسا دِهاقا برای اینها جامهای لبالب یا جامهای پی در پی است (دِهاق را دو گونه معنی كرده اند) . اما چون متقیان هستند و به مقام انسانی رسیده اند [1]لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا كِذّاباً در آن جا، در آن مقام هرگز كوچكترین لغوی از یكدیگر نمی شنوند و كوچكترین تكذیبی از یكدیگر نمی شنوند چون آنجا كذبی نیست كه تكذیبی وجود داشته باشد. جمله «لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا كِذّاباً» این جنبه را بیان می كند كه در عین اینكه [اهل بهشت ] از این نعمتهای دنیا استفاده می كنند آن كارهایی كه نشانه انحطاط روحی و اخلاقی انسانهاست در آنجا وجود ندارد، زیرا اینها متقیان هستند.
جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباًهمه اینها پاداشهایی است از پروردگار تو، عطاهای حساب شده پروردگار توست. بعضی حساب را به معنی كافی گرفته اند ولی اغلبْ مفسرین به همان معنی خودش می گیرند: عَطاءً حِساباًیعنی [عطایی ] روی حساب و میزان است، زیاد و كم و گزاف در كار نیست. فرمود پروردگار تو (رَبِّكَ) . همیشه عرض كرده ایم كه كلمه «ربّ» نشانه پرورش است؛ یعنی آن پروردگار تو، آن تكامل بخش موجودات؛ خدای متعال چگونه كسانی را كه در راه راست گام برداشته اند پر و بال و پرورش می دهد. رَبِّ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَاپروردگار تو، همان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 297
كه پروردگار همه آسمانها و زمین است و آنچه كه مابین ایندو است، یعنی پروردگار كل عالم؛ نه اینكه پروردگار اشیاء دیگر چیز دیگر است، بلكه پروردگار تو، همان پروردگار همه عالم. رَبِّ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا اَلرَّحْمنِ پروردگار تو، پروردگار رحمان، پروردگار بخشایشگر، پروردگار عطوف، پروردگاری كه رحمت لازمه كمال ذات اوست، یعنی اگر كسی از رحمت الهی محروم شده فقط به دلیل سلب قابلیت از خودش بوده است نه اینكه خدا رحمت خودش را به یك عده از بندگان بدهد به عده دیگر ندهد.
جمله «رَبِّ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا اَلرَّحْمنِ » یك جمله خیلی پرمعنایی است: آیا این پروردگار رحمان فقط پروردگار توست، پروردگار این طاغین نیست؟ فقط پروردگار متقیان است، پروردگار آنها نیست؟ نه، پروردگار همه است و رحمانِ همه است ولی این محرومیتهای آنها به دلیل سلب قابلیتی است كه آنها از خودشان كردند.

[1] - . كسانی كه به مقام انسانی نرسند اشتغالشان به نعمتهای مادی مساوی است با بیهوده گویی، چرندگویی، دروغگویی و امثال اینها.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است