در
کتابخانه
بازدید : 1639042تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداًجهنم هم كمینگاه بوده. این تعبیر «كمینگاه» خیلی تعبیر عجیبی است.

چیزی را «كمینگاه» می گویند كه انسان در راهی حركت می كند، بعد در نقطه ای كه از آن نقطه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 287
می خواهد عبور كند و آن نقطه در مسیر و گذرگاه اوست، ناگهان فردی از كمین بیرون می آید و او را كأنه ضبط می كند و نگه می دارد. از آیات قرآن استفاده می شود كه جهنم چیزی است كه همه مردم به هر حال از آنجا باید بگذرند. وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاّ وارِدُها كانَ عَلی رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِیًّا [1]هیچ كسی نیست، از پیغمبر گرفته تا مادونه، مگر اینكه راهش را از این متن باید طی كند و برود. عبور از این متن هزارها سال طول می كشد. از ائمه سؤال می كنند كه آیا شما هم؟ می گویند: ما هم، ولی جزناها و هی خامدة ما جهنممان را گذراندیم، خاموش هم بود. خیلی معنی عجیبی دارد. وقتی كه توجه داشته باشید كه ریشه آتش جهنم از وجود خود انسان برمی خیزد، از هوای نفس خود انسان برمی خیزد و ریشه آتش جهنم گناهانی است كه از وجود انسان مشتعل می شود، آن كسی كه تمام این آتشها را در وجود خودش خاموش كرده است و كوچكترین شعله هوای نفس هم در او نیست، او می آید از این متن می گذرد در حالی كه خاموش است. فرمود: جزناها و هی خامدة ما از آن گذشتیم و او خاموش بود. این است كه بر بعضی انسانها كه آنجا می آیند او خاموش است، نمی تواند روشن باشد. إِنْ مِنْكُمْ إِلاّ وارِدُها كانَ عَلی رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِیًّاهر كسی كه به بهشت بخواهد برود از جهنم باید عبور كند و این تمثل این جهت است كه هر كسی اگر بخواهد به سعادت برسد باید از میان امتحان گناهان عبور كند بدون آنكه آلوده شود. به هر اندازه آلودگی به گناه پیدا كند گرفتاری پیدا می كند، جهنم در كمینش است. بعضی افراد آنقدر آلودگی دارند كه وقتی به آنجا رسیدند دیگر بیرون رفتن ندارند. بعضی به تعبیر قرآن احقابی می مانند (راجع به احقاب بعد صحبت می كنیم) و بعضی احقاب هم نمی مانند، یك مدت كمی می مانند ولی بالاخره از آنجا می گذرند. به هر حال جهنم حكم كمینگاهی را در مسیر انسان دارد. مسیر انسان به سوی بهشت است، خدا انسان را خلق كرده كه به بهشت برود. انسانِ جهنمی هم كه خلق شده است مسیرش به سوی بهشت بوده ولی در این وسط راه می ایستد؛ در این كمینگاه، جهنم در كمین اوست. در كمین چه كسی است؟ كسی كه قبلاً گناهی كرده است و الاّ محال است كه اساسا جهنم بتواند كسی را بگیرد.
لِلطّاغینَ مَ- ـابا. این جمله هم جمله عجیبی است: جهنم بازگشتگاه طغیانگران است، محل بازگشت طغیانگران است. این سؤال مطرح شده كه مگر طاغیها از جهنم آمده اند كه به جهنم بازگشت می كنند؟ چرا قرآن جهنم را به عنوان محل بازگشت طغیانگران ذكر می كند؟ جوابش خیلی روشن است. مكرر این را عرض كرده ایم: هرچه كه در بهشت از نعیم و در جهنم از جحیم هست تجسم اعمال خود انسان است. بازگشت به جهنم یعنی بازگشت به كردارهای تجسم یافته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 288
خود؛ یعنی ما به سوی همان اعمالی كه قبلاً انجام داده ایم، به سوی اعمال خودمان داریم برمی گردیم، پس بازگشت است.
لابِثِینَ فِیها أَحْقاباً. در قیامت، اینها حُقْبهایی درنگ خواهند كرد. راجع به اینكه حُقْب و احقاب یعنی چه، بعضیها خواسته اند از نظر زمانی برایش وقت معین كنند كه خیلی هم مختلف و متناقض گفته شده كه هر حُقْبی چهل هزار سال یا شصت هزار سال یا هشتاد هزار سال است، ولی آن معنی دقیق تر این است كه «احقاب» یعنی مدتهای نامعلوم؛ مثل اینكه می گوییم «مدتها» . در زبان عربی وقتی می خواهند بگویند مدت طویل، می گویند «حقب» . ولی نمی گوید یك مدت طویل، می گوید احقاب: حُقْبهایی، مدتهای طویلی.

[1] - . مریم/71.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است