در
کتابخانه
بازدید : 1639931تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
هذا یَوْمُ لا یَنْطِقُونَ. `وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ. `وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِینَ . روزی كه دیگر سخن نمی گویند، اجازه هم به آنها داده نمی شود كه عذر بیخود بیاورند، چون در آیات دیگر قرآن چنین می خوانیم: اَلْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا یَكْسِبُونَ [1]. این زبان كه زبان دنیا باشد زبانی است كه فقط به درد این دنیا می خورد، یعنی زبانی است كه می تواند مطلب را آنچنان كه دل آدم می خواهد بیان كند و لهذا گاهی حقیقت را می گوید و گاهی خلاف حقیقت؛ حقیقت را پنهان می كند ضد حقیقت را می گوید. در اختیار انسان است. شخصی می گفت مَثَلی هست در بعضی زبانهای خارجی كه «خدا به انسان زبان را داده برای اینكه حقیقت را پنهان كند، چیز دیگری به جای آن بگوید! » . در دنیا انسان آزاد است، می تواند حقیقت را بیان كند می تواند ضد حقیقت را بگوید. قرآن می فرماید در قیامت این دهانها بسته می شود و سكوت حكمفرماست
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 264
ولی در مقابل، به تمام اعضا و جوارح و به تمام ذرات وجود انسان اجازه داده می شود كه سخن بگویند، به آنها گفته می شود شما حقیقت را آشكار كنید و بگویید. بعد- در مقام تشبیه- مثل این كه نواری را كه همه كارها در آن ضبط شده است روی دستگاه بگذارند كه خود به خود شروع می كند به صحبت كردن، خود دست شروع می كند به حرف زدن، آنچه كرده است بیان می كند. او دیگر مثل این زبان دنیا نیست كه [ضد حقیقت را بگوید، ] او همان حقیقت را می گوید. مثل ضبط صوت است. ضبط صوت كه نمی تواند [بر خلاف آنچه ضبط كرده بگوید، ] هر چه كه در حضورش واقع شده همان را منعكس می كند. اَلْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ به دهانهایشان مُهر می زنیم؛ یعنی دیگر مَجاز گویی ها، دروغ گویی ها، حقیقت پنهان كردن ها موقوف! [آن روز، روز] حقیقت گویی هاست. دستها به سخن می آیند، پاها به سخن می آیند، سایر اعضا و جوارح به سخن می آیند، خود زبان به سخن می آید ولی نه این گونه سخن گفتنی. پرونده خودش را بیان می كند:

من چنین گفتم، آنجا راست گفتم آنجا دروغ گفتم، آنجا هدایت كردم آنجا گمراه كردم. این كه می فرماید: «هذا یَوْمُ لا یَنْطِقُونَ » یعنی با این زبان دنیایی، زبانی كه می تواند راست و دروغ را با یكدیگر توأم كند، اجازه نیست، بلكه تمام ذرات وجود انسان زبان می شود و حقیقت گویی.
هذا یَوْمُ اَلْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ اَلْأَوَّلِینَ . گفته می شود آن یوم الفصلی كه این همه انبیا به شما گفتند، این است یوم الفصل. فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَیْدٌ فَكِیدُونِ . اگر از آن حقّه هایی كه در دنیا می زدید حالا هم می توانید بزنید، اگر با ما هم می توانید حقّه بزنید حالا بیایید حقّه بزنید؛ یعنی دیگر كار تمام شد.

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِینَ .
قرآن سبع المثانی است، یعنی اگر وضع مثلاً مكذّبین را ذكر می كند وضع متقین را هم در كنارش بیان می كند. آیات بعد كه چند آیه است وضع متقین را ذكر می كند.
چون ایام فاطمیه است دو سه كلمه ای باید توسل بجوییم. طبق معمول، ایام فاطمیه را سه روز احتساب می كنند: روز اول ماه جمادی الثانیة و روز دوم و روز سوم كه روز وفات همان روز سوم است. البته می دانید كه راجع به اینكه وفات حضرت صدّیقه طاهره در چه روزی بوده است میان علما اختلاف است. علتش این است كه در نقلهایی كه آمده است، 75 روز و 95 روز بعد از رحلت پیغمبر ذكر شده است. در بعضی آمده است كه حضرت زهرا 75 روز بعد از پیغمبر اكرم از دنیا رفتند. چون پیغمبر اكرم در 28 صفر از دنیا رفته اند این 75 روز با سیزدهم جمادی الاولی منطبق می شود. در بعضی روایات دیگر هست كه 95 روز، كه با سوم جمادی الثانیة منطبق می شود؛ و علت این اختلاف این است كه «هفتاد» در زبان عربی «سبعین» است و «نود» «تسعین» . در ابتدا نقطه گذاری معمول نبوده، بعدها معمول شده است. «سبعین» و «تسعین» در كتابت خیلی نزدیك به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 265
یكدیگر نوشته می شده. علت اختلاف این است كه بعضی از نسخه نویس ها كه از رو نوشته اند، یا سبعین را تسعین خوانده اند یا تسعین را سبعین خوانده اند. ولی در اواخر، بعضی از محققینِ علما از روی قرائنی به دست آورده اند كه اصل، تسعین بوده و اشتباهی كه رخ داده است این بوده كه آن نسخه نویس ها یا نسخه خوان ها 95 را 75 خوانده اند. و لهذا تقریبا در نیم قرن اخیر علما بیشتر 95 روز را ملاك قرار داده و سوم جمادی الثانیة را روز وفات حضرت صدّیقه طاهره سلام اللّه علیها می شمارند.
پیغمبر اكرم به اتفاق شیعه و سنی این جمله را درباره حضرت زهرا مكرر فرموده است:

فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی، مَنْ آذاها فَقَدْ آذانی [2].
نه تنها مسلمانان، بلكه غیر مسلمانها هم پیغمبر اكرم را لااقل به حكیم بودن قبول دارند. آنها هم كه او را پیغمبر نمی دانند ولی در مقام عقل و حكمت مردی می دانند مافوق اینكه حرفی را بر اساس احساساتِ فقط گفته باشد. ما كه به پیغمبری او معتقد هستیم، چه شیعه و چه سنی، می دانیم پیغمبر هیچ حرفی را نمی زند مگر روی معیارها و مقیاسهای اسلامی و برای هدفهای اسلامی. آنها هم كه او را پیغمبر نمی دانند، به این امر اعتقاد دارند كه او مرد حكیمی بود، فقط به دینی كه آورده بود می اندیشید و آدمی نبود كه روی احساسات خودش حرفی بزند. این همه اظهاراتی كه پیغمبر اكرم درباره زهرای مرضیه كرده است از یك نوع عنایت حكیمانه حكایت می كند، یعنی صرف احساس پدری و فرزندی نیست كه احساسات پدری و فرزندی چنین سخنانی را اقتضا كرده است و چون خودش حضرت زهرا را دوست می داشته، فقط به ملاك اینكه پدری فرزند خودش را دوست داشته، این جمله ها را می گفته است. چنین چیزی امكان ندارد. بلكه اینها به منزله درسی بوده كه به امت می داده است، از باب این كه صلاح امت اسلام را در همین می دیده است. آن احترامات خارق العاده ای كه پیغمبر از دخترش زهرا می كرد، عجیب و حیرت آور است. آیا كسی باور می كند كه در دنیای عرب كه تا چند سال پیش مردم از وجود دختر ننگ داشتند و دخترها را زنده به گور می كردند حالا یكمرتبه پیغمبر رسیده به حدی كه دست دخترش را می بوسد، زهرا را می بوید و می گوید: من بوی بهشت از این دختر می شنوم، انسیة حوراء بشری است ملكوتی.

اینها نشان می دهد كه همان گونه كه علی علیه السلام الگوی مرد اسلام و مرد نمونه اسلام بود زهرا سلام اللّه علیها زن نمونه اسلام بود. البته پیغمبر این دختر را بسیار دوست داشت، ولی اولاً آن دوست داشتن، صرف یك احساس بی منطق پدر نسبت به فرزند نیست. برای پیغمبران چنین احساساتی هرگز نیست، احساساتشان هم مبتنی بر توحید، خداپرستی، خداشناسی و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 266
خدا دوستی شان است، و ثانیا [این سخنان درسی برای امت بوده است. [3]]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 267

[1] - . یس/65.
[2] - . جمله «وَ مَنْ اَرْضیها فَقَدْ اَرْضانی» یا «یُرْضینی ما یُرْضیها» هم هست.
[3] - . [اندكی از پایان این جلسه روی نوار ضبط نشده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است