در
کتابخانه
بازدید : 1639493تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand تفسیر سوره دهر (1) تفسیر سوره دهر (1)
Expand تفسیر سوره دهر (2) تفسیر سوره دهر (2)
Expand تفسیر سوره دهر (3) تفسیر سوره دهر (3)
Collapse تفسیر سوره دهر (4) تفسیر سوره دهر (4)
Expand تفسیر سوره دهر (5) تفسیر سوره دهر (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس ما نباید به شكل ثنوی فكر كنیم، خیال كنیم كه نعمت جسمانی چون نعمت جسمانی است فی حد ذاته شر است. نه، فی حد ذاته شر نیست. مانعیتش شر است، در دنیا به اعتبار مانعیتش برای تو و برای افراد دیگر شر است والاّ هیچ چیزی در ذات خودش شر نیست. آیا این حواسی كه خدای متعال به انسان داده است مثلاً دیدن و لذت بردن از دیدن فی حد ذاته شر است؟ نه، در آنجا شر است كه منشأ یك فتنه و فسادی می شود. آیا بوییدن از آن جهت كه بوییدن است، بوی خوش، شر است؟ نه، آن وقت شر است كه منشأ فسادی و سبب مانعیتی بشود. و همچنین استفاده كردن از لذتهای مأكول و مشروب. هیچ كدام از اینها [شر نیست. ] شراب یا خمر چرا شر است؟ برای اینكه مست كننده است، عقل را زایل می كند، عقل كه زایل شد هزار جنایت پیدا می شود. جنایت شر است، این هم چون منشأ جنایت می شود شر است. گذشته از اینكه منشأ جنایت است، مثل بسیار چیزهای دیگر مضر برای بدن انسان است، برای قلب و كبد و شرائین انسان. منشأ تصلب شرائین می شود، كبد چنین می شود و قلب چنان می شود. اگر ما فرض كنیم یك شرابی در این دنیا هم وجود می داشت كه نه مست كننده بود كه عقل انسان را از انسان بگیرد و نه مضر به بدن انسان، نه ضرر بدنی داشت نه ضرر فكری و نه ضرر اجتماعی، آن هرگز حرام نبود. یعنی اگر هر چه كه مردم [از این شراب ] لذت می برند هزار برابرش را [از آن شراب لذت ] می بردند ولی مستی نمی داشت [آن شراب حلال بود] و لهذا قرآن شراب بهشت را كه توصیف می كند می گوید ولی مستی ندارد، آن عیبهایی كه در اینجا هست در آنجا نیست. وقتی این عیبها نباشد آن دیگر بدی ندارد. شراب این دنیا از آن جهت بد است كه مستی می آورد، مستی جنایت می آورد، اگر جنایت هم نیاورد [عقل را زایل می كند. ] عقل برای انسان شریف ترین موهبتهاست؛ این شریف ترین موهبتها یك ثانیه هم در انسان نباشد نقص است، باید همیشه باشد.
دیشب در روزنامه كیهان خواندم كه از پنج سال پیش تا حالا مصرف مشروبات الكلی پنج برابر شده است. در تیتر بالا نوشته بود: «روزی چهار صد هزار بطر مشروب در ایران مصرف می شود» ولی گویا آن تیتر را عمدا تخفیف داده بود چون بعد كه آمار می داد نوشته بود: «روزی ششصد هزار بطر مشروب در ایران مصرف می شود» . ضمنا توجه داشته باشید كه این مقدار در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 220
دهات مصرف نمی شود و اگر هم در دهات مصرف شود خیلی كم است، در بعضی شهرهای مذهبی هم مثل قم و كاشان یا مصرف نمی شود یا خیلی كم مصرف می شود. در نتیجه ظرف مصرف محدود می شود به شهرهای بزرگ. وقتی انسان در نظر بگیرد كه مثلاً در سی میلیون جمعیت روزی ششصد هزار بطر مصرف می شود، باز هم معدلش زیاد می شود، ولی اگر شما دهات و بعضی شهرهای مذهبی را كنار بگذارید و بیایید سراغ شهرها، واقعا غوغاست! تازه نوشته بود اینها غیر از مشروبهایی است كه معمولاً مسافرانی كه از خارج می آیند همراه خود می آورند. بعد هم خودشان آمار داده بودند كه هشتاد درصد جنایتها، آدم كشیها، تصادفها و مصائبی كه به بار می آید معلول مشروب خواری است [1]. بله، وقتی كه شخص مشروب می خورد و پشت فرمان می نشیند، مشروب می خورد و دنبال یك كار هرزگی می رود [این امر] به نیستیها برمی گردد. تعلقات چرا شر است؟ چون تعلقاتْ بستگیهاست، بستن است، ركود است، سكون است، نیستی است، بی حركتی است.
اگر ما همان نعیم بهشتی را در نظر بگیریم، چنانچه انسان بخواهد بسته به نعیم بهشتی باشد یعنی از آن یك قدم بالاتر نرفته باشد این بد است. اینكه قرآن «سَقیهُمْ رَبُّهُمْ شَرابا طَهورا» را اینجا آورده است، این مطلب را می خواهد بگوید كه: ولی شما خیال نكنید كه این مردمی كه این همه نعیم بهشتی، انواع لذتهای جسمانی در اختیارشان هست آن بهشت را به صورت یك طویله در آورده اند با حیواناتی كه جز حیوانیت چیزی سرشان نمی شود. اینها قبل از همه اینها از ماسوی اللّه پاك شده اند، برای آنها نعمتهای جسمانی هم شكل روحانی و معنوی دارد یعنی آنجا معنویت از جسمانیت جدا نیست. لهذا در دنیا هم برای افرادی كه به مقام معنویت كامل می رسند لذت دنیا هرگز غافل كننده نیست. اگر آنها از لذات دنیا پرهیز می كنند نه به خاطر این است كه آن لذتها آنها را از خدا غافل می كند، بلكه به اعتبار این است كه می خواهند رعایت مساوات با دیگران و رعایت همدردی با مسلمانان دیگر را كرده باشند كه آن، معنی دیگر و شكل دیگری است كه منحصر به عالم دنیاست.

[1] - . همین افرادی كه اینها را می نویسند خودشان در جاهای دیگر مروّج همینها هستند. پول همین اعلانها را خود همین روزنامه ها می گیرند ولی یك جا هم حرف حق از زبانشان جاری می شود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است