در
کتابخانه
بازدید : 1639055تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
امیرالمؤمنین می فرمایند: آن حالت معاینه كه می رسد، چند چیز برای انسان تمثل پیدا می كند، یعنی صورت مثالی شان برایش حاضر می شود نه صورت عینی شان. مال یك صورت مثالی پیدا می كند كه می آید با انسان حرف می زند. اولاد هم صورت مثالی پیدا می كنند، می آیند با انسان حرف
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 175
می زنند. اعمال هم صورت مثالی پیدا می كنند با آدم حرف می زنند، یعنی انسان خودش سراغ آنها می رود. وقتی خودش را در یك حالت بیچارگی می بیند سراغ مالش می رود؛ یعنی آن مال كه مجسم می شود و تمثل پیدا می كند، انسان با او شروع می كند به حرف زدن. اول می خواهد محبت او را جلب كند. می گوید: می دانی من چه جانی كندم تا تو را جمع كردم، چه پدری از من درآمده تا تو را گرد آوردم؟ من خیلی زحمت تو را كشیدم. الآن وقتی است كه تو باید به درد من بخوری. آن مثال به او جواب می دهد كه من خیلی متأسفم كه قلمرو من خیلی محدود است. در این شرایط، حداكثرِ كاری كه من می توانم بكنم همان دو سه متر كفن است و از این قبیل، قبری و كفنی و تجهیزاتی، از این بیشتر دیگر فعلاً از من ساخته نیست. اولادش برایش تمثل پیدا می كنند، با مثال آنها سخن می گوید: فرزندان من! من برای شما خیلی زحمت كشیدم، خیلی فداكاری كردم، خیلی به شما خدمت كردم، حالا وقتی است كه شما به درد من بخورید و به كار من برسید. آنها هم می گویند: الآن دیگر از ما كاری ساخته نیست، حداكثر یك تشییع است، ما یك تشییعی می توانیم از تو بكنیم تا كنار قبرت، بعد هم برمی گردیم و می آییم (لابد برای جمع كردن میراث! ) . از اعمالش كه سؤال می كند، می گویند: بله، ما همراه تو هستیم، ما نمی توانیم از تو جدا باشیم. حالا اگر عمل صالح است با او هست و اگر عمل ناصالح و فاسد است نیز با او هست. وقتی از اعمالش درخواست می كند، می گویند: بله ما هستیم، ما نمی توانیم از تو جدا بشویم، فقط ماییم كه همراه تو هستیم.
حال، قرآن درباره این مردمی كه خدا و آخرت و دین و همه چیز را فراموش كرده اند كه این وضع را برایشان ذكر فرمود توضیح می دهد كه این شخص چه كسی بوده كه به این حالت درمی آید، حالتِ «وَ اِلْتَفَّتِ اَلسّاقُ بِالسّاقِ » و این شداید.
فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلّی این همان است كه در همه عمر نه حقیقت را تصدیق كرد (یعنی همین حقایق را، خدا و معاد و گفته پیغمبران را؛ نه به اینها ایمان آورد) و نه در پیشگاه خدای خود خضوع كرد و عبادت بجا آورد. وَ لكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّی همه اینها را دروغ پنداشت و پشت كرد رفت جای دیگر. ثُمَّ ذَهَبَ إِلی أَهْلِهِ یَتَمَطّی . نه ایمانی آورد نه نمازی. تمامْ تكذیب، پشت كردن، بعد هم خیلی گردن كشیده و متكبرانه به طرف خانه خودش می رفت، خیلی هم گردن فراز كه منم كه به این چیزها اعتقاد ندارم. اَوْلی لَكَ فَاَوْلی. ثُمَّ اَوْلی لَكَ فَاَوْلی. به او گفته می شود (یا زبان حالی است برای او) : پس برای تو از همه چیز بهتر همین است، اولای به تو همین است، آنچه كه تو به آن استحقاق داری همین است. اَوْلی لَكْ برای تو اولی همین است، فَاَوْلی بار دیگر اولی همین است.

ثُمَّ أَوْلی لَكَ فَأَوْلی . چهار بار این قضیه تكرار شده.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 176
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است