در
کتابخانه
بازدید : 1640223تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Expand تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در گفتن اینكه قرآن جادو است، ضمنا اقرار و اعتراف عجیبی است به نفوذ خارق العاده قرآن در آن زمان؛ یعنی دشمن در حالی كه می خواسته نظریه ای برای انكار وحی بودن قرآن بدهد اقراری كرده و قرآن هم همان وقت منعكس كرده است. اگر چنین چیزی نبود محال بود كه قابل انعكاس باشد، چون مؤمنین و غیر مؤمنین می گفتند چه كسی چنین حرفی گفته است؟ با این حرف خودش ضمنا به نفوذ فوق العاده قرآن اقرار و اعتراف كرده كه همین گونه كه جادو، گویی افراد را مسلوب الاراده می كند و به سوی خودش می كشد قرآن چنین جاذبه ای دارد.
بار دیگر: ثُمَّ قُتِلَ كَیْفَ قَدَّرَباز هم كشته باد چنین شخصی، چگونه اندازه گیری كرد؟ ! این چه حسابی بود، چه حرفی بود كه زد؟ ! یعنی چه حرف مسخره ای زد! ثُمَّ نَظَرَحالا بعد از مدتی فكر كردن و چرتكه انداختن، پس و پیش كردن، حساب كردن و اندازه گیری كردن نگاهی به جمعیت قریش انداخت (نگاهِ از گوشه چشم) . خودش رأس و رئیس قریش بود، خیلی هم متكبرانه با آنها رفتار می كرد. ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ(قرآن حالات روانی او را و آثار حالات روانی اش كه بر چهره اش ظاهر می شده بیان می كند. ) بعد كه یك نگاهی به آنها كرد دومرتبه چهره خودش را درهم كشید و عبوس كرد و میان دو ابروی خودش را جمع كرد. بعضی گفته اند بَسَرَ از همان ماده ای است كه بُسْر است. بُسْر خرمای نارسیده است. گفته اند مقصود این است كه عبوس كرد اما خیلی خام عبوس كرد، خیلی عبوس خامی كرد، یعنی از روی خامی بود.
ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اِسْتَكْبَرَبعد رویش را برگرداند و در حالی كه تكبر می ورزید (نسبت به همه چیز، هم نسبت به آن مردم و هم نسبت به حق و حقیقت؛ مثل اینكه نمی خواسته روبروی مردم این حرف را بزند، شاید كسی ایراد می گرفت كه آخر اینكه تو می گویی سحر است، به این دلیل سحر نیست) در حالی كه رویش را برگرداند و از روی تكبر و تبختر می رفت گفت: إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ جز یك سحر و جادو نیست، جادویی كه قابل آموختن است (اگر بگویند جادو را از چه كسی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 112
آموخت، از كجا گرفت، می توان گفت بالاخره از یك كسی گرفته، از هرجا بوده گرفته است) . این قرآن نیست مگر یك جادوی آموخته شده. إِنْ هذا إِلاّ قَوْلُ اَلْبَشَرِپس جز سخن بشر سخن دیگری نیست. سخن یك بشر است كه آمیخته با جادو است. اثر خودش را از آن جادو دارد نه از متن سخن.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است