در
کتابخانه
بازدید : 1639139تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یا أَیُّهَا اَلْمُزَّمِّلُ یعنی ای آن كه خود را در جامه پیچیده ای. آیه در حالی نازل می شود كه رسول اكرم جامه ای را به خود پیچیده و آماده خوابیدن است، یعنی این آیه وضع ظاهری رسول اكرم را در حین نزول وحی بیان می كند و ظاهرا- همین طوری كه گفته اند- یك اشاره به حالت روحی حضرت رسول هم هست، آن حالت روحی كه علت شده بود برای اینكه ایشان به بستر پناه ببرند و برای استراحت بروند. اوایلی بود كه وحی بر ایشان نازل شده بود و ایشان دعوت خودشان را ظاهر كردند و با مخالفتهای خیلی شدید و تهمتها و نسبتهای ناروا مواجه شدند، یكی گفت: تو دیوانه شده ای، كسی گفت: تو جادوگر شده ای، و دیگری گفت: تو شاعر هستی. اینها حضرت را خیلی ناراحت كرد. انسان در حالی كه ناراحت و خسته می شود، گاهی این خستگی روح در جسم او هم اثر می گذارد. خستگی روح و خستگی جسم ملازم با یكدیگر هستند. در حال خستگی جسم، روح انسان هم آمادگی برای كار خود ندارد، همچنان كه در حال خستگی روح، جسم آمادگی برای كار خودش را ندارد. این است كه یك استراحت، ولو استراحت جسمی باشد، هم برای روح مفید است و هم برای جسم.
شنیدن این سخنان ناراحت كننده روح حضرت را ناراحت كرد، آمدند برای اینكه استراحت كنند. در حالی كه آن جامه [1]را به خود پیچیده و برای استراحت آماده شده بودند [این آیه نازل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 37
شد: ] ای كسی كه خود را در جامه پیچیده و آماده استراحت است؛ قُمِ اَللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاًدستور روحی به پیغمبر اكرم می دهد برای آمادگی بیشتر جهت تحمل سنگینی رسالت. آن دستور، دستور شب خیزی است كه البته دستوری تنها به شخص ایشان نیست (در آیات بعد می خوانیم) بلكه همچنین به اصحاب پیغمبر و مؤمنین و مسلمانهاست. اگرچه واجب نیست ولی از شرایط ایمان است.
قُمِ اَللَّیْلَ شب را بپاخیز، در شب قیام كن، قائم باش، بپاخیز، به تعبیر خود ما شب خیز باش.

إِلاّ قَلِیلاًمگر كمی. در همین دستور اول، آن حالت اعتدالی كه در اسلام همیشه هست، فورا رعایت می شود، كه خود رسول اكرم نیز همیشه می فرمود. شب خیز باش، نه به معنی اینكه شب اساسا نخواب؛ چون آیات دیگر قرآن هست كه می فرماید: خداوند شب را سَكَنْ و زمان آرام گرفتن و استراحت كردن قرار داده است. افرادی كه بنایشان را بر این می گذاشتند كه شب هیچ نخوابند و تمام شب را به عبادت بیدار باشند، پیغمبر اكرم آنها را از این كار نهی می كرد و می فرمود:

دین من و سنت من این نیست. من در شب قسمتی می خوابم و قسمت دیگری بیدارم و شب خیز.
قُمِ اَللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاًبپاخیز شب را مگر كمی. این «مگر كمی» آیا مقصود این است كه مگر كمی از شب، یعنی كمی از شب را حتما استراحت كن و بخواب و باقی را به شب خیزی و عبادت بگذران؟ - كه ظاهر هم همین است- یا مقصود این است كه مگر قلیلی از شبها كه وضع استثنایی دارد و در آن شبها این دستور قیام لیل قهرا به آن ترتیب عملی نیست، مثلاً در مسافرتها، در جنگها، در اوضاع خاص كه قهرا برنامه در آن وقت بهم می خورد؛ چون این امر بر پیغمبر اكرم واجب بوده است، حال یا واجب بوده به همین معنای معمول و متعارفی كه ما می گوییم، یا واجب بوده به معنای اینكه ایشان مانند یك امر واجب با آن رفتار می كرده اند یعنی هرگز آن را ترك نمی كرده اند.
این «قُمِ اَللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً» (بپاخیز شب را مگر كمی) را در آیه بعد بیشتر توضیح می دهد. بپاخیز مگر كمی، چگونه؟ «كمی از شب» نسبت به نوع كاری كه می خواهد صورت بگیرد، خیلی متفاوت است. یك وقت ما از اول شب تا آخر شب را حساب می كنیم می گوییم از اول غروب تا اول طلوع صبح. بعد بگوییم كم یا زیاد؟ اگر از نصف كمتر باشد كم است، اگر نصف باشد برابر است و اگر بیشتر باشد، دیگر قلیل هم نمی شود گفت، باید گفت كثیر. و یك وقت نسبت به زمان خوابیدن در نظر می گیریم، به حسب آنچه كه معمولاً مردم می خوابند. چون معمولاً مردم مثلاً هفت ساعت در شب می خوابند اگر كسی پنج ساعت بخوابد می گویند شب كم خوابید، یعنی نسبت به آنچه كه دیگران می خوابند او كم خوابید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 38

[1] - . این «جامه» كه عرض می كنم علی الظاهر این گونه است: می دانیم هوای عربستان به طور كلی در زمستان و تابستان، بالاخص تابستان، گرم است. در آنجا شاید هیچ وقت برای اهل همان جا هم اتفاق نیفتد كه در موقع استراحت از چیزی شبیه لحاف كه ما استفاده می كنیم استفاده كنند. معمولاً یك پارچه ای به تعبیر آنجا «مَرط» - مثل شمد كه ما می اندازیم- روی خودشان می انداختند، و شاید در زمستانها پارچه ای كمی ضخیمتر؛ و الاّ آنجا معمول نبوده كه در وقت خوابیدن از دوختهایی نظیر لحاف كه در درونش پشم یا پنبه است استفاده كنند. اینها برای نقاط سردسیر است. این است كه شخصی كه می خواسته استراحت كند، اگر لباس معمولی خودش را كه لباس بازارش بوده بیرون می آورده، بعد پارچه شمد مانندی را به خود می پیچیده و برای استراحت آماده می شده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است