در باب حدوث، شیخ گفت: الممكن من ذاته أن یكون لیس و من غیره أن یكون
أیس؛ یعنی هر ممكنی از ناحیه ذاتش استحقاق عدم دارد و از ناحیه غیر (كه اینجا
مقصود علت است) اقتضای وجود دارد. پس در هر ممكنی دو اقتضا هست: یك
اقتضا از ناحیه ذات و آن این است كه نباشد، و یك اقتضا از ناحیه غیر و آن این
است كه باشد. این دو اقتضا با یكدیگر منافاتی هم ندارند. اقتضای از ناحیه ذات این
است كه ذاتْ بما هی ذات و در مرتبه ذات، موجود نیست، ولی اقتضای از ناحیه
غیر، در مرتبه زائد بر مرتبه ذات است. پس این دو اقتضا با یكدیگر تضاد و تناقض
ندارند و در آنِ واحد می توانند موجود باشند.
بعد شیخ گفته: ما له من ذاته، یكون مقدما علی ما له من غیره؛ آنچه كه شی ء از
ناحیه ذاتش دارد، مقدم است بر آنچه كه شی ء از ناحیه غیر دارد. مسلما شی ء
خودش به خودش نزدیكتر است از غیر به خودش.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 801
پس حدوث ذاتی ای كه شیخ اثبات كرده مبتنی بر دو مقدمه است؛ اولا: الشی ء
من ذاته أن یكون لیس و من علته أن یكون أیس. ثانیا: كل ما للشی ء من ذاته، یكون
مقدما علی كل ما یكون للشی ء من غیره. پس هر ممكنی وجودش مسبوق به
عدمش است.
این بود بیانی كه از شیخ رسیده است.