حال آیا [تقدم و تأخر] منحصر در امور زمانی است؟ نه، در غیر امور زمانی هم
هست. در مورد امور مكانی هم همین طور است. مثلا برای مسافری كه از جاده كناره
از قم به مشهد می رود بابل قبل از ساری است. «بابل قبل از ساری است» یك
واقعیت است یا یك اعتبار؟ قبلیت بابل نسبت به ساری یك واقعیت است. چه
چیزی در بابل هست كه در ساری نیست، یا چه چیزی در ساری هست كه در بابل
نیست و خلاصه چه شده كه می گوییم «این قبل از آن است» ؟ این هم نوع دیگری از
تقدم و تأخر است كه به آن تقدم و تأخر رتبی می گوییم.
یك سلسله امور مترتبه دیگر را در نظر بگیرید. مثلا می گوییم: انسان
نوع الانواع است و جنس قریبش حیوان است و جنس بعیدش جسم نامی است و
جنس ابعدش جسم مطلق و جنس ابعد از آن ابعدش جوهر است. اگر كسی بگوید
«بعد از حیوان، جسم مطلق است و بعد از جسم مطلق، جسم نامی است» می گوییم:
غلط گفتی؛ یعنی ما نوعی تقدم و تأخر و یك نوع ترتب در اینجا قائلیم. این یك امر
قراردادی نیست، بلكه حساب دارد. خلاصه در اینجا هم چنین چیزی درك
می كنیم.