در اینجا اول درباره انواع تقدم و تأخر بحث می كنیم؛ در واقع درباره وجود تقدم و
تأخر بحث می كنیم. بعد درباره ماهیت تقدم و تأخر بحث می كنیم. مقصود از بحث
درباره ماهیت تقدم و تأخر این است كه می خواهیم ببینیم اصلا ملاك تقدم و تأخر
چیست.
در منطق خوانده ایم كه:
مطلب ما، مطلب هل، مطلب لِم
گاهی انسان، اول از چیستی شی ء بحث می كند و بعد سراغ هستی آن می رود. البته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 749
هیچ وقت بدون آنكه هستی روشن بشود چیستی واقعی به دست نمی آید؛ چون ما لا
وجودَ له لا ماهیةَ له، تا شی ء وجود نداشته باشد ماهیت ندارد. این است كه
می گویند: اگر قبل از اینكه سراغ هستی بروید سراغ چیستی بروید، تعریف شما
تعریف حقیقی نیست، بلكه یك شرح الاسم و شرح اللفظ است. ولی اگر اول سراغ
هستی بروید و بعد سراغ چیستی، تعریف تعریف حقیقی است؛ یعنی معلوم شده كه
یك واقعیتی در عالم وجود دارد، آنوقت می خواهید ببینید آن واقعیتِ موجود
چیست.
در اینجا به سبك دوم عمل كرده اند؛ یعنی اول پرداخته اند به اینكه «آیا صفاتی
به نام تقدم و تأخر در عالم وجود دارد؟ و اینهایی كه وجود دارد چند نوع است؟ » و
بعد پرداخته اند به اینكه «اصلا ماهیت تقدم و تأخر چیست؟ » . پس اول سراغ وجود
و هستی [تقدم و تأخر] می رویم.