بسم اللّه الرحمن الرحیم
فصل 35
فی احتجاج من یضع للزمان بدایة [1]
در فصل پیش بحث درباره این بود كه ممتنع است زمان طرف موجود (یعنی طرف
بالفعل) داشته باشد. در این فصل ادله قائلین به بدایت زمان نقل می شود. در اینجا
هشت دلیل ذكر شده است كه برخی از آنها را متكلمین اقامه كرده اند و برخی دیگر
را خود حكما از طرف متكلمین اقامه كرده اند و جواب داده اند. بعضی از این ادله در
آخر الهیات بالمعنی الاخص
[2]به مناسبت مسأله انقطاع فیض مطرح شده است. در
آنجا وقتی كه از افعالُ اللّه بحث می شود یكی از نظریاتی كه فلاسفه دارند این است
كه افعال اللّه غیرمتناهی است و فیض اللّه لاینقطع است یعنی لا مِنَ الأوّلِ وَ لا مِنَ
الآخِر انقطاع ندارد. در آن مبحث ادله مخالفین (متكلمین) هم نقل می شود. میان
ادله ای كه در آنجا نقل شده و آنچه در اینجا نقل شده عموم و خصوص من وجه است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 232
و یا احیانا بیان اشكالاتْ متفاوت است. همچنین بعضی از ادله ای كه اینجا ذكر شده،
در بعضی از مباحث دیگر این كتاب هم بیان شده؛ مثل برهان تطبیق كه در دلیل اول
به آن اشاره می كنند و قبلا در مباحث علت و معلول بیان شده است
[3]. ما فعلا
نمی خواهیم برگردیم و ببینیم در باب علت و معلول چه گفته اند یا آنچه در الهیات
بالمعنی الاخص می آید چیست، بلكه آنچه را كه در اینجا هست می گوییم و رد
می شویم.
[1] - . اسفار ج 3، ص 152 مرحله 7، فصل 35.
[2] - . آخر جلد هفتم اسفار.
[3] - . اگر كسی بخواهد كتاب اسفار را تلخیص كند باید این دو سه قسمت را در هم ادغام كند و مزایای هر قسمت را بگیرد و مكررات را حذف كند.