بعد دوباره مرحوم آخوند وارد بحث خودشان در باب اختصاص اشیاء به وقت
جزئی می شوند. بیان اول این بود كه اختصاص اشیاء به وقت جزئی در بعضی از
امورْ ذاتی است و در بعضی از امور ذاتی نیست و گفته شد آن چیزی كه اختصاصش
به وقت خودش ذاتی آن است زمان است و آنچه كه اختصاصش به وقت خودش
ذاتی نیست امور زمانی است.
بعد می گویند: بله آن چیزی كه اختصاصش به وقت خودش ذاتی آن است
زمان است عند القوم و طبیعت جوهری است عندنا؛ یعنی آن حقیقتی كه در عالمْ
تقدم و تأخر ذاتی آن است و مراتبْ ذاتی آن است، زمان است در نزد قوم (كه
[1]زمان
هم مقدار حركت است در نزد آنها و آنها به حركت به عنوان یك امر مستقل از اشیاء
نظر كرده اند نه به عنوان نحوه وجود اشیاء
[2]ولی در نزد ما آن حقیقت متغیر بالذات و
متقدم و متأخر بالذات كه تقدم و تأخرِ مراتبش و اختصاصش به وقت معین ذاتی آن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 207
است، طبیعت است.
[1] - . این جهت را من برای تفهیم اضافه می كنم.
[2] - . قبلا گفتیم كه حركت امری نسبی است و معلوم شد كه نمی توانیم حركت را پدیده ای مستقل از اشیاء در نظر بگیریم تا بعد برای آن حساب علی حده ای قائل شویم و بگوییم حركتْ رابط میان حادث و قدیم است.