ابتدا می پرسیم: آیا ممكن است دو جسم در نقطه با یكدیگر تلاقی كنند، یا اگر دو
جسم با هم تلاقی كردند حتما تلاقی شان در سطح است؟ جواب این است: بله،
ممكن است
[1]. فرض كنید دو كره داریم كه به تمام معنا و به دقت عقلی كره اند؛ یعنی
شعاعهایی كه از هر نقطه این دو به مركزشان كشیده می شود به دقت عقلی همگی
مساوی اند. حال اگر این دو كره را به سوی یكدیگر هل بدهیم آیا در نقطه تلاقی
می كنند یا در سطح؟ اگر در سطح تلاقی كنند لازمه اش این است كه یكی از این دو
- بلكه هردو- كره واقعی نباشد؛ چون اگر در بیش از یك نقطه ملاقات كنند محال
است كه شعاعهایی كه از هر نقطه از این دو كره به مركز كشیده می شوند همه با هم
مساوی باشند.
حال می گوییم: اگر در اینجا یك سطح واقعی
[2]قائم داشته باشیم و كره ای را به
طرف آن سوق دهیم- حركت این كره به طرف این سطح مسلما در زمان است
[3]- از
شما می پرسیم: آیا وصول این كره به این سطح هم، زمان می خواهد؟ اگر بگویید:
«وصول زمان می خواهد» به این معناست كه مدت دارد، ولو مدت بسیار كوچك.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 273
همین قدر كه گفتید «مدت دارد» لازمه اش این است كه اول و وسط و آخر داشته
باشد و قابل تقسیم به اقسامی باشد. حال می پرسیم: آیا این كره در نیمه اول این
مدت به این سطح رسیده یا نرسیده؟ اگر در نیمه اول رسیده، پس دیگر نیمه دوم
وصول نیست، بلكه بعد از وصول است، و اگر در نیمه اول نرسیده پس هنوز شی ء در
حال حركت است.
بنابراین وصول قطعا در «آن» یعنی (در حد زمان) صورت می گیرد، نه در خود
زمان؛ یعنی ظرف وصول، مدت نیست. پس اموری وجود دارد كه آنی الحصول اند.
[1] - . البته این به حسب فرض عقل است، فرض امر ممكن.
[2] - . یعنی سطحی كه به دقت عقلی سطح باشد.
[3] - . قبلا گفتیم كه حتی حركت نور هم بالاخره زمان می خواهد.