توضیح اینكه: از مسأله حدوث عالم به مفهومی كه متكلمین گفته اند، احیانا با عنوان
«مسأله تعطیل» یاد می كنند و از نظریه فلاسفه با عنوان «ابطال تعطیل» .
«تعطیل» كه یك اصطلاح شرعی هم هست
[1]و شاید اولین بار در حدیث آمده
باشد، در موارد مختلف اطلاق شده است. گاهی كلمه تعطیل، در مورد معرفت حق
گفته می شود؛ یعنی به نفی هرگونه صفت كمالی از واجب تعالی به عنوان تنزیه،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 255
تعطیل گفته می شود.
بحثی مطرح بوده است تحت عنوان «تنزیه و تشبیه» . گروهی قائل بوده اند كه
خدا و صفات او و اسماء حسنای الهی را می توان با عقل شناخت، و گروهی معتقد
بوده اند كه انسان هیچ گونه توانایی بر معرفت ذات حق و صفات حق و اسماء
حسنای حق ندارد و خلاصه انسان راهی به معارف الهیه ندارد. آنهایی كه قائل به
امكان معرفت بودند مخالفین خودشان را «معطِّله» می خواندند، به این معنا كه اینها
قائل به تعطیل عقول از معرفتند، و كسانی كه قائل به عدم امكان معرفت بودند
مدعیان معرفت را «مشبِّهه» می خواندند و می گفتند شما به خیال خودتان
می خواهید خدا را بشناسید ولی در واقع خدا را به انسان كه یكی از مخلوقات اوست
قیاس می كنید و او را شبیه انسان قرار می دهید و آنچه كه از صفات كمالیه در انسان
سراغ دارید برای خدا فرض می كنید.
در اخبار و روایات (بالخصوص روایات شیعه) بحثی هست كه: آیا می توان
خدا را شناخت بدون اینكه این شناخت جنبه تشبیه داشته باشد و بنابراین نه تعطیل
عقل از معرفت لازم بیاید و نه تشبیه خالق به مخلوق؟ این یك مسأله بسیار مهم
است
[2].
[1] - . یعنی از زمان ائمه مطرح بوده.
[2] - . این رباعی در اربعین شیخ بهایی نقل شده:
در شناسای او به وقت دلیل
نطق، تشبیه و خامشی تعطیل
گر بگویی، مشبِّهی باشی
ور نگویی، ز دین تهی باشی