قبلا دیدیم كه حرفهای شیخ در این باب مقداری متناقض بود و مرحوم آخوند
می خواست حرف شیخ را به عنوان تأیید مطلب خودش اخذ كند و می گفت: الشیخ
أجلّ من أن یناقض نفسه فی كتاب واحد. ولی باید قبول كرد كه با اینكه در حرفهای
شیخ كم تناقض پیدا می شود، در اینجا مطالبش مقداری بوی تناقض می دهد. از
بعضی حرفهای شیخ استفاده می شود آنچه كه در عالم عین وجود دارد حركت
توسطی است و از بعضی كلماتش می توان استنباط كرد آنچه در عالم عین وجود
دارد حركت قطعی است.
متأخرین از شیخ عموما استنباطشان از حرف شیخ این بوده است كه آنچه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 300
واقعا وجود دارد حركت توسطی است و آنچه مجازا وجود دارد حركت قطعی است؛
یعنی اگر می گوییم حركتْ امری است كه دائما حادث و فانی می شود، این حدوث و
فنای تدریجی در ظرف خیال ماست و در ظرف خارج حركتْ امری دفعی است كه
استمرار دارد؛ نظیر قطره نازله كه در واقع به صورت یك كره بیشتر نیست ولی ذهن
ما آن را به صورت یك خط می بیند. بنابراین وجود عینی حركت، امری دفعی
الحدوث و مستمرالبقاء است. متأخرین از شیخ عموما استنباطشان از نظر شیخ
چنین چیزی بوده است و اتفاق كلمه هم داشته اند بر اینكه آنچه كه وجود عینی دارد
حركت توسطی است و آنچه كه وجود تبعی و مجازی و خیالی دارد حركت قطعی
است.