این اختلاف نظر كه مرحوم آخوند می گویند «بالعرض» و آقای طباطبایی می گویند
«بالتبع» ، مبتنی بر این است كه ما برای مقوله اضافه و جده اصالت قائل باشیم یا
نباشیم. كلام آقای طباطبایی مبنی بر اصالت داشتن این دو مقوله است و روی مبنای
خودشان كه هر حركت جوهری به تبع خودش حركتهای عرضی به وجود می آورد،
می گویند حركت مضاف، حركت بالتبع است. پس دو حركت موجود است: یكی
حركت موضوع كه جوهر است و دیگری حركت مضاف، و حركت مضاف طفیلی
حركت جوهر است.
ولی مرحوم آخوند كه اینجا فرموده «حركت بالعرض» نظرش به این است كه
اصلا وجود مضاف وجود بالعرض است؛ یعنی اصلا «مضاف» و به طور كلی نسب و
اضافات، وجود حقیقی ندارند، بلكه از قبیل معقولات ثانیه اند. البته نمی توان گفت
مرحوم آخوند در مورد این مطلب در همه جا بیان واحد دارد. ایشان در بعضی جاها
كوشش می كند برای مضافْ وجود حقیقی قائل شود و حتی می گوید «بعضی گفته اند
حكما در مورد اشیائی بحث می كنند كه اصلا وجود حقیقی ندارند بلكه وجود
اعتباری دارند و از قبیل نسب و اضافات اند» ، بعد كوشش می كند ثابت كند كه اینها
وجود دارند. ولی در آخر هم جز این ثابت نمی شود كه وجود اینها به وجود منشأ
انتزاع است؛ یعنی در آخر هم برای اینها نمی توان وجود حقیقی ثابت كرد و همان
وجود منشأ انتزاع است كه بالضروره به اینها نسبت داده می شود.