حال می رویم سراغ جهات. در جلسات پیش گفتیم در باب تقابل معمولا می گویند:
تقابل چهار نوع است: تقابل تناقض، تقابل عدم و ملكه، تقابل تضایف و تقابل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 447
تضاد. در بسیاری از جاها
[1]چون تقابل را منحصر به همین چهار قسم می دانند از
طریق نفی سه قسم، قسم چهارم را اثبات می كنند. اگر می توانستیم با برهان اثبات
كنیم كه تقابلی غیر از این چهار نوع امكان وجود ندارد، در اینجا از همین راه
می رفتیم و می گفتیم تقابل بین جهات تقابل سلب و ایجاب و عدم و ملكه و تضایف
نیست، پس تقابل تضاد است. ولی عرض كردیم كه این مطلب كه اقسام تقابل
منحصر در این چهار قسم است، ثابت نیست و خود مرحوم آخوند در باب تقابل از
جمله بحثهایی كه مطرح می كند تقابل وحدت و كثرت است. بعد این سؤال برایشان
مطرح می شود كه «تقابل بین وحدت و كثرت چه نوع تقابلی است؟ آیا تقابل ایجاب
و سلب است یا عدم و ملكه یا تضایف و یا تضاد؟ » . هیچ كدام از این چهار قسم
درباره تقابل بین وحدت و كثرت صدق نمی كند. بعد خود ایشان می گوید «پس
تقابل بین وحدت و كثرت نوع پنجمی از تقابل است» . پس مانعی ندارد تقابل نوع
پنجمی هم وجود داشته باشد. آقای طباطبایی هم، اینجا و جاهای دیگر می گویند:
تقابلهایی وجود دارد كه از نوع تقابلهای چهارگانه نیست.
در تقابل حركتها هم كه واقعیتهایی موجهه هستند اگر تقابلها را منحصر به آن
چهار تقابل بدانیم، از همان راهی كه دیگران رفته اند می رویم و می گوییم آن سه نوع
تقابل نیست پس نوع چهارم است كه تضاد است، و خود جهات با یكدیگر تضاد
دارند نه مبدأ و منتهاها؛ یعنی خود ماهیت حركت در این جهت با ماهیت حركت در
آن جهت تضاد دارد. اما اگر گفتیم دلیلی بر انحصار تقابلها در چهار نوع نداریم این
خودش نوع دیگری از تقابل است.
[1] - . در دو سه جای همین كتاب هم دیدیم.