بعد خود مرحوم آخوند به صورتی شبیه «اِن قلتَ، قلتُ» می گویند: پس در این
حركتهای وسط و افقی خود مبدأ و منتها با یكدیگر تضاد ذاتی ندارند، بلكه تضاد
آنها با یكدیگر بالعرض است؛ یعنی به تبع یك امر عارضی است؛ یعنی این نقطه با
آن نقطه تضاد ندارد بلكه نقطه مبدأ با نقطه منتها از این جهت تضاد دارد كه این شده
مبدأ و آن شده منتها و قطع نظر از صفت مبدئیت و منتهائیت، بین این دو نقطه تضاد
نیست، بر خلاف جهت علو و جهت سفل كه قطع نظر از مبدئیت و منتهائیت، از آن
جهت كه دو جهت هستند متضادند. وقتی مبدأ و منتها تضادشان بالذات نبود و
بالعرض بود تضاد حركتِ از این مبدأ به آن منتها و حركتِ از آن مبدأ به این منتها هم
تضاد بالعرض می شود نه تضاد حقیقی و بالذات.