برهان دوم بر عدمی بودن سكون، برهان ساده تری است و در واقع نوعی قیاس و
تمثیل است. می فرماید: این حرفها همه در حركت أینی آمده است و در حركت أینی
است كه نقطه مقابلش را به صورت امر وجودی تعریف كرده اند. شما بروید سراغ
حركات دیگر! هریك از این حركات دیگر را در نظر بگیرید می بینید كه نقطه
مقابلش امری عدمی است. مثلا «نموّ» كه یك حركت كمّی است، نقطه مقابلش
چیست؟ نقطه مقابل «نموّ» ، «وقوف» است. معلوم است كه «وقوف» یك امر عدمی
است. همچنین در مورد حركات كیفی؛ نقطه مقابل «استحاله» همان «عدم
الاستحاله» است. پس در باب حركت أینی هم، نقطه مقابل حركت أینی را همان
عدم حركت أینی می گیریم. تا اینجا این مطلب كه مطلب مهمی هم نیست تمام
می شود.