اشكال دیگر بعض اللاحقین به خواجه این بود: شما گفتید «در حركت طبیعی معاوق
باید خارجی باشد، زیرا معنی ندارد كه در طبیعتی اقتضای ضدین باشد» . اشكال
این است: چه مانعی دارد كه یك طبیعت، هم اقتضای شیئی را داشته باشد و هم
اقتضای ضدش را. مثلا مرغی كه به هوا می پرد، پروازش به هوا با یك نیروی داخلی
است نه خارجی، در عین حال جسم این مرغ اقتضای افتادن و سقوط دارد؛ یعنی
الان دو قوه متضاد در وجود یك شئ وجود دارد: قوه ای كه آن را به بالا می كشد كه
درونی است نه بیرونی، و قوه ای كه آن را به طرف پایین می كشد كه این هم درونی
است نه بیرونی.