امروزه یك نظریه جدید هم در این قضیه پیدا شده به اسم قانون جبر نیوتن. این
نظریه از نظریه ارسطو فاصله گرفته نه از نظریه متكلمین و بوعلی و صدرالمتألهین؛
[یعنی ناظر به نظریه ارسطو بوده. ] اینها در كتابهایشان مسأله را به شكلی مطرح
می كنند كه اگر انسان تاریخچه مسأله را نداند به اشتباه می افتد. می گویند: ارسطو
معتقد بود كه هر حركتی نیازمند به محرك است، و چون هر حركتی را نیازمند به
محرك می دانست می گفت: هر جسمی اگر بخواهد حركت كند باید یك عامل
بیرونی حركت را بر آن وارد كند. و لهذا ارسطو درباره سنگی كه به هوا پرتاب
می شود معتقد شد كه این، هواست كه آن را از پشت می راند؛ به عبارت دیگر ارسطو
هرگز به فكرش نمی رسیده كه می شود عاملِ اول وجود نداشته باشد و حركت ادامه
پیدا كند، بلكه می گفته همیشه باید عاملی پشت سر محرك باشد و برای همین،
مسأله دفع را
[1]مطرح كرده است. ولی تجربیات امروز خلاف این مطلب را ثابت كرده
است. تجربیات امروز ثابت كرده كه اگر ما محیط را طوری قرار بدهیم كه هیچ عامل
بیرونی همراه جسم وجود نداشته باشد و ضربه ای بر جسم وارد كنیم این جسم
حركت خودش را إلی الأبد ادامه می دهد و این كه شما می بینید هیچ جسمی
حركتش را ادامه نمی دهد، برای این است كه عایق در كار است. سنگی را كه شما به
هوا پرتاب می كنید این، هواست كه مقاومت می كند و جلوی آن را می گیرد و همین
طور سرعت حركتش را كم می كند تا به صفر می رساند. این كه وقتی چرخی را روی
زمین هل می دهید، یك مقدار می رود و بعد می ایستد، علتش از یك طرف هواست
و از طرف دیگر تضریسات
[2]روی سطح زمین. و لهذا هرچه این تضریسات كمتر
باشد این چرخ بیشتر می رود. اگر زمین را آسفالت كنید این چرخ بیشتر می رود و
اگر به شكل شیشه در بیاورید باز بیشتر می رود. ولی بشر قدرت ندارد كه فضا را از
هر عایق و مانعی خالی كند، بالاخره هوا به شكلی وجود دارد و اگر هوا هم وجود
نداشته باشد قوه جاذبه وجود دارد و خلاصه شاید هزاران نیرو و كشش كه ما الان
آنها را نمی شناسیم در عالم وجود داشته باشد. تجربیات در مجموع نشان داده است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 514
كه مطلب اینچنین نیست كه هر شیئی كه بخواهد حركت كند نیازمند به عامل محركی
است كه همراه آن باشد (آن طور كه ارسطو فرض كرده) ، بلكه خاصیت جسم این
است كه هر حركتی به آن بدهید این حركت را در خود حفظ می كند و نگه می دارد
مادامی كه عامل دیگری پیدا نشده كه تغییری در این حركت ایجاد كند. (تغییر یعنی
اینكه جهتش را عوض كند یا شدتش را كم یا زیاد كند و یا به صفر برساند. )
[1] - . شاید مسأله جذب را هم طرح كرده باشد.
[2] - . [یعنی پستی و بلندی ها، كه موجب اصطكاك می شود. ]